هماهنگی اندیشه‌ها

در اندیشه اصلاحی و البته انقلابی‌ای که مارتین لوتر کشیش متجدد آلمانی بر دین مسیحیت تبیین کرد، تفسیری جدید بر آیین مسیح وارد شد با اصول و تعاریف پروتستان. در واقع وی و همفکرانش …

در اندیشه اصلاحی و البته انقلابی‌ای که مارتین لوتر کشیش متجدد آلمانی بر دین مسیحیت تبیین کرد، تفسیری جدید بر آیین مسیح وارد شد با اصول و تعاریف پروتستان. در واقع وی و همفکرانش به این شکل با ارضای میل حقیقت‌طلبی ناشی از ساختار تفکری و لذتی که جهان‌بینی‌شان طلب می‌کرد، اندیشه نوبنیاد خود را بر مکاتب دیگر رجحان دادند.
صحت و یقین قضایای دینی، حتی قضایای کلی و یونیورسال، منوط به قوه تشخیص یک چیز از چیز دیگر است. در واقع به قوه تشخیص ذهن بستگی خواهد داشت که از ساختار «من» هر کس چه لذتی طلب شود. در صورتی که به اشتباه قضایای مزبور، با رویکردی دگماتیسم به صورت حقایقی صرفاً فطری معرفی شده‌اند و به همین دلیل مردم علت اصلی ‌اینکه چرا مفروضات مذکور مورد تصدیق عامه قرار گرفته است را از نظر دور نگه داشته‌اند و آنها را کلاً به فطرت نسبت داده‌اند. اما نتایج حاصل از سطور بالا نوشتار
پیش رو را متوجه دو نکته اساسی می‌کند که اولاً بازه لذت‌ها می‌تواند به اندازه اندیشه و تفکرات حاضر بر ساختارهای ذهنی هر دورانی گسترده باشد، ثانیاً پذیرش ساختارهای ذهنی متفاوت در بین اقشار مختلف می‌تواند در عین راهگشایی، شرط سازگاری و احترام متقابل اندیشه‌ها را تبیین کند. حال این سوال مطرح است که‌ آیا ساختار ذهن، بسته به فعلیت مطالباتی ابعاد لذت‌ها تنظیم می‌شود یا اینکه خواسته‌ها موجب شکل‌گیری موجودیت و ساختار ذهن می‌شود؟ به گمانم اگر بپذیریم که اتاق ذهن در ابتدا خالی بوده و بسته به اسباب آن، چیدمانی متفاوت بر آن منظور شده است، می‌توانیم خاستگاه هر ساختار ذهنی را علت مطالبات آرایش استعلایی فاعلیت قوای فکری قلمداد کرد. بنا بر منازعات تاریخی، تفاوت در نظام‌های ارزشی احتمالاً و بعضاً بر مبنای تفاوت در نظام‌های آموزشی شکل می‌گیرد، اما جالب است که بدانیم اختلاف در نظام‌های آموزشی ریشه در همین تعارضات تاریخی و اجتماعی دارد.
در واقع ما زمانی می‌توانیم به سازگاری موجودیت‌های فکری گوناگون با یکدیگر و محیط متقابل و البته رفع عدم هماهنگی اندیشه‌ها در جهت احترام به آرمان‌ها و عقاید همدیگر برسیم که اگر و تنها اگر خاستگاه‌های مختلف از موجودیت ذهن و فاهمه یکدیگر را در سیر تحولات اجتماع هر دورانی پذیرفته باشیم یعنی بر تغییرات دوران‌ها بینا باشیم. اما لزوم آزادی‌های چهارگانه با مفروضات آزادی بیان و عقیده و ترس که آزادی از نیازمندی را نیز شامل می‌شود، همه مشروط به خواسته‌ها و صورت‌بندی چیدمان ساختار «من» است که برای دنیای امروز طلب می‌شود تا شاید روزی در فاکتی آرمان‌گرایانه مبین آرزوها و امیدهای کلیه ملل امروز در رهیافت احترام و پذیرش اندیشه‌های متقابل باشد.