فرضیه پیدایش منظومه شمسی (فرضیه تلاطم )

یکی از بهترین فرضیه ها، فرضیه تلاطم است که کار فیزیکدان آلمانی کارل فردریش فن وایتس زکر است. نقطه آغاز این فرضیه، که در ۱۹۴۵ انتشار یافت، شبیه فرضیه لاپلاس است. مطابق نظریه …

یکی از بهترین فرضیه ها، فرضیه تلاطم است که کار فیزیکدان آلمانی کارل فردریش فن وایتس زکر است. نقطه آغاز این فرضیه، که در ۱۹۴۵ انتشار یافت، شبیه فرضیه لاپلاس است. مطابق نظریه وایتس زکر خورشید، زمانی در جریان پیدایش به وسیله ابر قرص مانندی از گاز احاطه شده بود که به کندی دوران می کرد. قطر این قرص از مرتبه بزرگی قطر کنونی منظومه شمسی بود و دما در فواصل مختلف از خورشید مرکزی نظیر دمایی بود که اکنون هشتت سیاره منظومه شمسی در فواصل خود دارند. جرک این سحابی یک صدبار بیش از جرم کل سیارات و تقریبا برابر با ده درصد جرم خورشید فرض می شود. سحابی به طور عمده متشکل بود از ئیدروژن و هلیوم و فقط ۱ درصد عناصر سنگین تر. از قرار معلوم زنجیره حوادث زیر به دنبال حالت اولیه روی داده است.
۱)پس از ۲۰۰ میلیون سال مولکول های ئیدروژن و هلیوم از قرص خارج و در فضا پراکنده شدند و در نتیجه جرم گازها از ۱۰ درصد جرم خورشید در آغاز به مقدار ۱ر۰ درصد کنونی آن کاهش یافت ولی تکانه زاویه ای اولیه سحابی تغییر نکرد، به این طریق مقدار بزرگ کنونی این کمیت توضیح داده می شود.
۲) در آن ۲۰۰ میلیون سال، در نتیجه تفاوت سرعت میان قسمت های مختلف سحابی- سرعت های زیاد در نزدیکی خورشید و سرعت های کم در فواصل دور از آن- حجره های تلاطم به وجود آمدند. ماده موجود در هر حجره در جهت حرکت عقربه های ساعت حرکت می کرد درحالی که خود حجره در خلاف جهت آن. بنابر این فرضیه سیارات در نواحی بدون راه گریز میان حجره ها تشکیل شدند. این نواحی، به علت وجود جریان های متضاد در مرزهای شان، با جذب مواد از حجره های مجاور به سرعت رشد کردند و از این رو موجب تجمع مقدار زیادی ماده شدند که در خلاف جهت حرکت عقربه های ساعت دوران می کرد. سرانجام پنج تا از این توده های متساوی الفاصله به هم می پیوستند و سیاره ای در فاصله معین را به وجود آورد.
انتقاد. بسیاری از چیزهایی را که درباره منظومه شمسی می دانیم می توان بر اساس فرضیه فن وایتس زکر توضیح داد. اما سوال های بسیاری نیز بی جواب مس ماند. مثلا این فرضیه مطالب زیر را توضیح می دهد:
۱) این واقعیت که سیارات و سیارک ها تتقریبا در یک صفحه مشترک حرکت می کنند.
۲)این واقعیت که صفحه استوایی خورشید تقریبا بر صفحه مداری سیارات منطبق است.
۳)این که سیارات تقریبا تمام تکانه زاویه ای کل سیستم را در خود دارند.
۴) این که فواصل سیارات از الگوی منظمی که با قانون بد بیان می شود، تبعیت می کند.
شمار سوال هایی که هنوز بی جواب اند، بسیار زیاد است. از این جمله اند:
۱- چگونه قطره ها و ذرات، کلوخه ها راتشکیل دادند؟
۲- از چه طریقی چندین کلوخه با هم یکی شدند و سیاره ای را به وجود آوردند؟
۳-چرا اورانوس بر گرد محوری می چرخد که تقریبا عمود بر محور صفحه مداری است؟
۴- چرا معدودی از قمرها دارای حرکت معکوس اند؟

نویسنده: جعفرزاده