اخترشناسی در ایران دوره اسلامی

در دوره اسلامی، تعریف ها و طبقه بندی های متفاوتی را برای توصیف حیطه علم نجوم بیان می کردند که گاهی یافتن فصل مشترک میان آنها دشوار است. اما در یک جمع بندی کلی، نجوم آن دوره دو زمینه …

در دوره اسلامی، تعریف ها و طبقه بندی های متفاوتی را برای توصیف حیطه علم نجوم بیان می کردند که گاهی یافتن فصل مشترک میان آنها دشوار است.
اما در یک جمع بندی کلی، نجوم آن دوره دو زمینه اساسی را شامل می شد. یکی مبتنی بر دلالت کواکب بر آینده بود که احکام نجوم نام داشت و دیگری مبتنی بر مسایل علمی نجوم بود که شاخه هایی چون فواصل و بزرگی اجرام، محاسبات زیجی و تقویمی، علم مواقیت( زمان سنجی)، روش های رصدی، نجوم کروی، کاربردهای هندسه در محاسبات نجومی و ساخت ابزارهای نجومی را شامل می شد. در هر صورت نجوم دوره اسلامی در گستره فرهنگی و تمدنی ایران و دیگر مناطق قلمرو اسلامی از نجوم یونان و تا حدودی از هند و ایران باستان تاثیر پذیرفت. در سده دوم و سوم قمری بسیاری از کتاب های نجومی از یونانی به عربی ترجمه شدند. یکی از دلایل گرایش مسلمانان به نجوم، نزدیکی کانون نجوم یونان به سرزمین های اسلامی بود. دیگر این که برخی از فریضه های دینی اسلام با پدیده های نجومی ارتباط دارد، مثلا برای دانستن زمان ادای فریضه نماز باید برخی پدیده های نجومی مانند طلوع و غروب خورشید ، سپیده صبح و... را محاسبه کرد. در این میان سهم منجمان ایرانی مسلمان در پیشرفت نجوم ددوره اسلامی بسیار زیاد است. در سده دوم سوم قمری به سبب حمایت خلفای عباسی از فعالیت های علمی، بسیاری از اخترشناسان ایرانی ( مانند خوارزمی، بوموسی، یحیی بن ابی منصور، بوزجانی) به بغداد (مرکز خلافت دنیای اسلام ) مهاجرت کردند. این افراد در تاسیس و سرپرستی نخستین رصدخانه های دوره اسلامی نقش به سزایی داشتند و نخستین کتاب های نجومی دوره اسلامی را تالیف کردند. اخترشناسان مسلمان برای تعیین جهت قبله و محاسبه زمان دقیق نمازها به مثلثات کروی نیاز داشتند. البته این علم در دیگر محاسبات نجومی نیز کاربرد دارد. بطلمیوس برای محاسبات مثلثات کروی از شیوه نادقیق و پیچیده ای استفاده می کرد. پژوهش ها نشان می دهند که از شش رابطه جدید مثلثاتی ( یعنی سینوس، کسینوس، تانژانت، کتانژانت، سکانت، کسکانت) پنج مورد از آنها را ریاضی دانان و اخترشناسان ایرانی در دوره اسلامی ابداع کردند و فقط سینوس خاستگاه هندی دارد. اخترشناسان ایرانی رصدهای زیادی برای تعیین طول و عرض جغرافیایی شهر ها و اندازه تمایل دایره البروج نسبت به استوای سماوی انجام دادند. ابوریحان بیرونی، منجم مشهور ایرانی، در کتاب ارزشمند خود به نام تحدید نهایات الاماکن ... فهرستی از مشخصات این رصدها و نام راصدان را آورده است.
در تقویم قمری مسلمانان، هر ماه با رویت هلال در ابتدای آن، آغاز می شود. در مورد رویت هلال در نجوم یونانی کاری انجام نشده بود. اخترشناسان ایرانی ضابطه هایی را در مورد رویت پذیری هلال ماه در آغاز ماه های قمری عرضه کردند. یکی از مهم ترین کارهای منجمان مسلمان، نام گذاری ستاره ها بود. بسیاری از نام های امروزی ستاره ها که عربی است یا به نوعی تغییر شکل یافته از نام عربی، در فارسی و زبان های اروپایی که هم چنان کاربرد دارند.
یکی از آثار مهم دوره اسلامی در این زمینه کتاب صور الکواکب از عبدالرحمان صوفی اخترشناس مشهور ایرانی است. وی در این اثر، صورت های فلکی را ترسیم کرده و نام و مشخصات بیش از هزار ستاره را فهرست کرده است. از دیدگاه کلی، اخترشناسان مسلمان در ایران و دیگر مناطق اسلامی پیرو اخترشناسان یونانی بودند. آنها فرضیه زمین مرکزی بطلمیوس حرکت سیارات کوشش کردند که با تغییرهایی، الگوی بطلمیوس را به صورت بهتر و کامل تری عرضه کنند. به این ترتیب اخترشناسان دوره اسلامی نقدها و الگوهای جدیدی از هیئت بطلمیوسی را عرضه کردند که البته همه آنها زمین مرکزی بودند. مهم ترین این الگوها را خواجه نصیر الدین طوسی و همکارانش در رصدخانه مراغه و برخی اخترشناسان مسلمان متاخر مانند ابن شاطر عرضه کردند که امروزه دستاوردهای آنها در این زمینه به مکتب مراغه مشهور است.
منجمان مسلمان نتیجه رصدها و محاسبات نجومی خود را در کتاب هایی به نام زیج جمع آوری می کردند. برخی از مهم ترین زیج های اخترشناسان ایرانی در دوره اسلامی جمع آوری می کردند. برخی از مهم ترین زیج های اخترشناسان ایرانی در دوره اسلامی عبارتند از: زیج خوارزمی، زیج مفرد از حاسب طبری، زیج جامع ازکوشیار گبلانی، زیج ایلخانی از خواجه نصیرالدین طوسی، زیج خاقانی از غیاث الیدن جمشید کاشانی.
امروزه در بسیاری موارد جداکردن فعالیت های اخترشناسان مسلمان ایرانی از دیگر اقوام اسلامی امری دشوار است. این امر موجب شد که بعدها اروپاییان در آثار خود بسیاری از اخترشناسان ایرانی را عرب بدانند، در حالی که آنها صرفا نام عربی داشته و آثار خود را به زبان علمی و سیاسی آن روزگار یعنی یعنی عربی نگاشته اند، اما نام زادگاه آنها و برخی شواهد تاریخی از اصالت ایرانی بسیاری از آنها حکایت دارد.
برگرفته از کتاب تاریخ نجوم در ایران