امروز با سعدی

تو آن نه‌ای که دل از صحبت تو برگیرند و گر ملول شوی، صاحبی دگر گیرند و گر به خشم برانی، طریق رفتن نیست کجا روند که یار از تو خوب‌تر گیرند؟ به تیغ اگر بزنی، بی‌دریغ و برگردی چو روی …

تو آن نه‌ای که دل از صحبت تو برگیرند
و گر ملول شوی، صاحبی دگر گیرند
و گر به خشم برانی، طریق رفتن نیست
کجا روند که یار از تو خوب‌تر گیرند؟
به تیغ اگر بزنی، بی‌دریغ و برگردی
چو روی بازکنی، دوستی ز سر گیرند
هلاک نفس به نزدیک طالبان مراد
اگرچه کار بزرگ است، مختصر گیرند
روا بود همه خوبان آفرینش را
که پیش صاحب ما دست بر کمر گیرند
قمر مقابله با روی او نیارد کرد
وگر کند، همه کس عیب بر قمر گیرند
به چند سال نشاید گرفت ملکی را
که خسروان ملاحت به یک نظر گیرند
خدنگ غمزه خوبان خطا نمی‌افتد
اگر چه طایفه‌ای، زهد را سپر گیرند