به اصالت بگرایید

احد ده بزرگی چلچراغی که فروزنده ی ایوان شماست غنچه ی تاول آیینه ی پاک دل ماست جای دردانه ی اشک ،از ستم تفرقه جو دل اگر سر زند از دیده ی اندیشه رواست های !آتش نفسان راه شما را نزند …

احد ده بزرگی
چلچراغی که فروزنده ی ایوان شماست
غنچه ی تاول آیینه ی پاک دل ماست
جای دردانه ی اشک ،از ستم تفرقه جو
دل اگر سر زند از دیده ی اندیشه رواست
های !آتش نفسان راه شما را نزند
آن سیه صخره ی یخ بسته که آیینه نماست
باید از جمع دل آگاه زمان منها کرد
آن که در فصل شکفتن سبب فاصله هاست
به اصالت بگرایید ،هلا هم نفسان !
که جدا گشتن از خویشتن خویش بلاست
تا کی و چند هوسباز به بازی گیرد
غزلی را که عروس دل شیدای شماست
هیچ پروا دگر از دیو سیه دل نکنید
تا سلیمان سحر،شب شکن و راهنماست
همچو گرداب فنا در دل خود محو شود
آن که پنداشته خود محوری اش راه گشاست
ای که دم می زنی از مکتب گلرنگ احد
گر تو را نیست عمل ،دم زدنت باد هواست