دو رکعت غزل

بیا به کعبه موعود گل، رجوع کنیم بهار آمده در مقدمش رکوع کنیم به یمن دولت دیدار خضر سرو، ای دل سپاس خالق شبنم به صد خضوع کنیم به روی میز چمن در کنار شط نسیم ز قرص تازه خورشید ،سد …

بیا به کعبه موعود گل، رجوع کنیم
بهار آمده در مقدمش رکوع کنیم
به یمن دولت دیدار خضر سرو، ای دل
سپاس خالق شبنم به صد خضوع کنیم
به روی میز چمن در کنار شط نسیم
ز قرص تازه خورشید ،سد جوع کنیم
اگر که معنی شیرین عشق ، رفت ز یاد
به واژه نامه سرخ جنون رجوع کنیم
غرور وکینه حجاب صفای دنیایی ست
بیا که با هم از این ابرها طلوع کنیم
ز فکر این که چه گل ها ز خاک ما روید
کمی به سایه یک نسترن ، خشوع کنیم
چو مرگ واقعه ای هست بی گمان ،خود را
به سبک آینه آماده وقوع کنیم
به رغم هر چه شباهنگ یادمان باشد
همیشه با دو غزل ، صبح را شروع کنیم

بهمن صالحی