سن ابتلا به دیابت نوع یک در کودکان بیشتر بین ۸ تا ۱۵ سالگی است. با توجه به اینکه کودک در پی کشف تواناییها و استقلال است، این مساله که باید وابسته به انسولین باشد مشکل است و به یک …
سن ابتلا به دیابت نوع یک در کودکان بیشتر بین ۸ تا ۱۵ سالگی است. با توجه به اینکه کودک در پی کشف تواناییها و استقلال است، این مساله که باید وابسته به انسولین باشد مشکل است و به یک تیم هماهنگ همدردی و توجه نیازمند است که کودک را با وضعیت جدید خود تطبیق دهد.
تزریق انسولین یکی از مشکلات کودکان است. بیشتر کودکان به ۲ تا ۳ بار تزریق روزانه انسولین نیاز دارند که در زمانهای معین در هر روز انجام میشود. همچنین اغلب به بیش از یک نوع انسولین نیاز دارند.
برای کاهش مشکلات این کار والدین باید با محبت و ملایمت برای کودک توضیح دهند که اگر چه تزریق انسولین دردناک است، برای سلامت او ضروری است. همچنین باید سعی شود تزریق با حداقل مقاومت کودک انجام شود؛ از این رو بهتر است مقدار انسولین لازم را دور از دید کودک در سرنگ کشیده ای و سپس با حداقل سر و صدا و بدون ترساندن او، آن را تزریق نمود. از وعده و وعید دادن یا ترساندن کودک برای تزریق انسولین باید اجتناب نمود. وقتی کودک بزرگ تر شد باید خود مسوولیت تزریق انسولین را به عهده بگیرد. لازم است والدین در این مورد به کودک آموزش بدهند.
شاید بزرگترین دغدغه برای والدین کودکان دیابتی آغاز مدرسه باشد. برای اغلب کودکان و نوجوانان دیابتی، شرکت در زنگ ورزش یا ممنوع یا با مشکلات همراه است! اکثر معلمان و مربیان مسوولیت مراقبت از یک دیابتی را حین گردشهای علمی نمیپذیرند و در نتیجه امکان حضور در گردشهای علمی برای دیابتی فراهم نمی شود!
اکثر کودکان و نوجوانان دیابتی به دلیل ضرورت کنترل دائمی قند خون، خوردن مواد غذایی یا تزریق انسولین، مورد توجه قرار دارند و همین امر سبب میشود از سوی سایرین مورد ریشخند، تحقیر یا طعنه قرار گیرند! ثبتنام افراد دیابتی در مدارس، بخصوص در مهد کودکها، با مشکلات متعدد روبهروست و اکثر خانوادهها نمیتوانند فرزند دیابتی خود را در مدارسی که میخواهند ثبتنام کنند.
برای فرار از این مسائل اکثر افراد دیابتی و والدین ایشان، دیابتی بودن را از اولیای مدارس پنهان میکنند به خصوص درمهد کودکها.
در حالی که لازم است وقتی کودک وارد مدرسه میشود، با اولیای مدرسه و معلم او، در مورد بیماری کودک صحبت شود تا آنها بدانند که کودک در ساعات خاصی نیاز به تغذیه و تزریق انسولین دارد و اگر دچار افت قند شد، چگونه به او کمک کنند.
گاهی مسائل پیچیدهای در این بین رخ میدهد، به عنوان مثال کودک دیابتی که در درس حساب قوی بوده، ناگهان در این درس افت شدید پیدا میکند. با بررسی دقیق معلوم میشود که زمان درس حساب قبل از ناهار، یا پس از ساعت ورزش بوده است. در این زمانها قند کودک در حد پایین است و تمرکز و دقت و درک او هم کاهش مییابد.
از اکثر مشکلاتی که ذکر شد میتوان پیشگیری کرد، به شرط آن که بین خانوادههای دیابتی، معلمان و پزشک معالج فرد دیابتی، ارتباط و همکاری مناسبی وجود داشته باشد که متاسفانه این همکاری وجود ندارد!
ابتلا به دیابت باعث میشود فرد دیابتی به دلیل شیوه تغذیه، کنترل قند خون، تزریق انسولین یا مسائل دیگر، ملزم به رعایت مواردی باشد که دانشآموزان غیردیابتی ملزم نیستند. همین تفاوت اگر به گونهای صحیح توجیه شود، سبب روابط دوستانه متقابل بین دانشآموزان میشود.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است