توبه حقیقی و شرایط آن

نفس انسان در ابتدای خلقت از هر گونه نقش و ویژگی پاک است؛ اما امکان و استعداد نیل به هر مقام و مرتبه‌ای در او وجود دارد. همان طور که امکان پرواز و اوجگیری تا ملکوت اعلی و «عند ربهم …

نفس انسان در ابتدای خلقت از هر گونه نقش و ویژگی پاک است؛ اما امکان و استعداد نیل به هر مقام و مرتبه‌ای در او وجود دارد. همان طور که امکان پرواز و اوجگیری تا ملکوت اعلی و «عند ربهم یرزقون» را دارد، همان طور نیز استعداد کافی جهت سقوط و تنزل در حد «اولئک کالانعام بل هم اضل» را داراست. البته فطرت انسان آغشته به نور الهی است. پس هرگاه مرتکب گناهی گردد، کدورت و تاریکی‌ای در آن به وجود می‌آید، تا آنجا که به دلیل انجام مکرر گناه، نور فطرت در آن به خاموشی گراییده و چنین نفسی به شقاوت و بدبختی می‌رسد. حال اگر شخص از گناه برگردد و توبه کند، نفس او از تاریکی بیرون می‌رود، چنان که در حدیث آمده است: «بازگشت کننده از گناه، همانند کسی است که گناهی انجام نداده است».
توبه حقیقی دارای سه رکن است: اول؛ علم به معنای شناخت اهمیت زیانهای ناشی از گناهان و درک اینکه هر گناهی، حجاب میان بنده و خدا است. هنگامی که بنده این حقیقت را به خوبی درک نماید، حالتی در او به وجود می‌آید که رکن دوم توبه به شمار می‌رود و به موجب آن قلب او به دلیل از دست دادن محبوب خود، ناراحت گشته و در غم و اندوه عمیقی فرو می‌رود، اما رکن سوم توبه آنجاست که می‌داند عمل او سبب از دست دادن محبوب واقعی شده است. از این رو در صدد جبران آن برمی‌آید. بعضی از علمای اخلاق از این حالات سه گانه به انقلاب روحی تعبیر می‌کنند و می‌گویند: «توبه بروز نوعی دگرگونی در روح و جان آدمی است که او را وادار به تجدیدنظر در برنامه‌های خود می‌کند». خداوند در قرآن از این تغییر حالت که بازتاب اجتماعی نیز خواهد داشت به «تغییر درونی» یاد می‌کند: «یغیر ما فی انفسهم».
ازجمله شرایط و ارکان توبه راستین که در روایتی مشهور از حضرت امیرالمومنین (ع) بدان اشاره شده عبارتست از:
۱) پشیمانی از گذشته
۲) تصمیم همیشگی مبنی بر عدم بازگشت به سوی آن
۳) ادا کردن حق
۴) با اندوه و غم گوشتی را که به واسطه ارتکاب عمل حرام بر بدن روییده است، آب کنی، به گونه‌ای که پوست بر استخوان بچسبد و بین آنها گوشت تازه بروید،
۵) روی آوردن به سوی هر واجبی که آن را ضایع ساخته‌ای، تا حق آن را ادا نمایی
۶) جسم را درد طاعت بچشانی ـ با فرمانبرداری و اطاعت، سختی را بر خود تحمل کنی ـ همان طور که شیرینی ارتکاب گناه را به آن چشاندی.
قرآن کریم نیز سه شرط اساسی برای قبولی توبه متذکر شده است:
۱) گناه از روی جهالت و نادانی انجام گرفته باشد.
۲) گناه و خطا اصلاح و جبران گردد، یعنی حق الله و حق النّاس ادا شود. علامه طباطبایی می‏فرماید: «مقید کردن توبه به اصلاح (در آیات قرآن) برای این است که دلالت کند توبه وقتی قبول می‏شود که از روی حقیقت و واقع باشد، زیرا کسی که حقیقتاً به سوی خدای سبحان بازگشت کرد و به وی پناه برد، هرگز خود را به پلیدی گناه آلوده نمی‏کند. این است معنای توبه، نه فقط اینکه بگوید: أتوب الی الله اما در دل همان آلوده‏ای باشد که بوده‏است».
۳) توبه به تأخیر نیفتد.
در آیات قرآن و روایت معصومین (ع) بارها به مسئله وجوب و فوریت توبه پرداخته شده است که به برخی از این روایات اشاره می‌نماییم. امام علی (ع) می‌فرمایند: «اگر مرتکب گناهی شدی، هرچه زودتر آن را به وسیله توبه محو کن».
رسول اکرم (ص) در مواعظ و توصیه‌های خویش خطاب به ابن مسعود می‌فرمایند: «ای ابن مسعود، گناه را مقدم مکن و توبه را مؤخر نینداز، بلکه توبه را مقدم کن و گناه را عقب بینداز».
امام علی بن موسی الرضا (ع) نیز از رسول خدا (ص) نقل فرموده است: «چیزی نزد خدا محبوب‌تر از زن یا مرد با ایمانی که توبه کند نیست». تعابیری از این قبیل درلسان روایات می‌تواند دلیلی بروجوب توبه و فوریت آن باشد.
علاوه بر این احادیث، دلیل عقلی روشنی بر وجوب توبه داریم؛ زیرا عقل حکم می‌کند که باید دربرابر عذاب یقینی یا احتمالی خداوند، وسیله نجات فراهم کرد و با توجه به اینکه توبه بهترین وسیله نجات است، عقل آن را واجب می‌شمرد.

علی مهدوی