ریشه‌های تاریخی توسعه اقتصادی

بزر‌گ‌ترین معادن نقره اسپانیا، معادن پوتوسی بودند که در ۱۵۴۵ در بولیوی امروزی کشف شدند. بهره برداری از این معادن خطرناک بود و اسپانیایی‌ها برای این منظور در اواخر قرن شانزده …

بزر‌گ‌ترین معادن نقره اسپانیا، معادن پوتوسی بودند که در ۱۵۴۵ در بولیوی امروزی کشف شدند. بهره برداری از این معادن خطرناک بود و اسپانیایی‌ها برای این منظور در اواخر قرن شانزده از سیستم کار اجباری استفاده کردند.
روستاهای اطراف پوتوسی وظیفه داشتند یک هفتم از جمعیت مردان جوانشان را برای کار در این معادن بفرستند و این سیستم تا زمان الغایش در ۱۸۱۲ با جدیت دنبال می‌شد.
این مربوط به تاریخ بود؛ اما این یکی نیست: آن مناطقی که در آنها کار اجباری انجام می‌شد اکنون از سایر مناطق مشابه در همان ناحیه ۲۵‌درصد فقیرتر هستند. یعنی با وجودی که یک نظام مستعمراتی سال‌ها پیش الغا شده است پیامدهای آن همچنان بر زندگی امروزی افراد اثر می‌گذارد. این اکتشاف را اقتصاددانی جوان از دانشگاه ام‌آی‌‌تی به نام ملیسا دل انجام داده است که یک نمونه از تحقیقات اقتصادی مختلفی است که اخیرا نشان داده‌اند توسعه اقتصادی حافظه ای به مراتب طولانی‌مدت‌تر دارد. یک نمونه دیگر را دانیل برگر دانشجوی دکترای دانشگاه نیویورک یافته است: مناطق واقع بر عرض جغرافیایی ْ۱۰ و۷ که از نیجریه می‌گذرد به لحاظ جغرافیایی و مدیریتی طی ۸۶ سال گذشته هیچ اهمیتی نداشته‌اند. در صورتی که روستاهایی که در مناطق کمی شمالی‌تر از این نوار واقع شده‌اند از توان حکومتی بسیار بالاتری برخوردارند.
اقتصاددانان وقتی برای اولین بار در ۱۹۹۷ سه مقاله تحقیقی مهم منتشر شد، به این نظر علاقه مند شدند که پدیده‌های تاریخی ممکن است تاثیرات خاص خود را داشته باشند. رافائل لا پورتا و همکارانش معتقدند که سرمایه‌گذاران کشورهای مشترک‌المنافع بریتانیا از حمایت بیشتری نسبت به سنت تمدن رم برخوردار بوده‌اند و به همین خاطر هم اغلب کشورهایی که پیش‌تر مستعمره انگلستان بوده‌اند دارای بازارهای مالی پیشرفته تری هستند. استنلی انگرمن و کنث سوکولوف معتقدند که آمریکای لاتین نسبت به کانادا و آمریکا عملکرد اقتصادی ضعیف تری داشته است؛ زیرا آب و هوای کشورهای این منطقه برای رشد گیاهان و نباتات بهتر بوده است و بنابراین بیشتر در معرض مقاصد استعماری قرار داشته‌اند. دارون آسملو و سیمون جانسون و جیمز رابینسون هم نشان داده‌اند که دلیل همبستگی بالای بیماری‌های گرمسیری با توسعه نیافتگی این نیست که مثلا مالاریا برای وضع اقتصاد مضر است، بلکه به این دلیل است که این بیماری‌ها شمار زیادی از ساکنین یک منطقه را می‌کشد. همین وضعیت باعث می‌شد که استعمارگران ترجیح بدهند طلا، برده‌ها و اشیای قیمتی از این مناطق بگیرند، بی‌آنکه به دنبال ایجاد نهادهای مفید و مترقی در این سرزمین‌ها باشند. (کسانی که به گویانا مهاجرت می‌کردند به قدری از بیماری‌های مهلک محلی خودشان ترس داشتند، که دیگر حساب نمی کردند چه خطراتی در این منطقه جدید ممکن است در کمینشان باشد.) ناتان نون، اقتصاددان دانشگاه‌ هاروارد، اخیرا این موج جدید تاریخ اقتصادی را جمع‌بندی کرده است. او می‌گوید کارهایی مثل تحقیقات دل و برگر کمک می‌کنند که نه تنها به اهمیت تاریخ پی ببریم، بلکه همچنین برای اثرگذاری بر علیت وقایع توانایی بیشتری پیدا کنیم.
دل نشان می‌دهد که مناطق خارج از نظام کار اجباری مزارع بزرگ بیشتری داشته‌اند، مالکانشان به لحاظ سیاسی از قدرت بیشتری برخوردار بوده‌اند و در نتیجه از امکانات عمومی بیشتری نظیر جاده و تاسیسات نیز برخوردار بوده‌اند. برگر هم می‌گوید عرض جغرافیایی نیجریه به این دلیل مهم است که زمانی در دو سوی این مدار نظامات مالیاتی متفاوتی حاکم بوده است. در سمت جنوب، مقامات بر مالیات‌های تجاری و تعرفه‌های گمرکی تاکید داشته‌اند. در سمت شمال مالیات‌ها بر افراد بوده است و به همین دلیل سرشماری و جمع آوری حساب‌ها لزوم پیدا می‌کرده است. این تفاوت در توانایی‌های اداری برای بیش از یک قرن دوام داشته است.تمام اینها پیامد ناخوشایندی برای توسعه اقتصادی دارد: اگر عملکرد اقتصادی امروز متاثر از نهادهایی باشد که صدها سال قبل شکل گرفته‌اند، باید نسبت به توانایی‌های خودمان بدبین باشیم. البته این کمی زیاده روی است؛ چون تاریخ تنها مساله با اهمیت نیست؛ اما بی‌شک اهمیت دارد.

تیم‌هارفورد
مترجم: ندا ناجی