قرآن؛ نقشه‌ راه انسان، در زمان و جهان

قرآن را، چه گونه می‌خوانیم؛ و قرآن را ، چه گونه باید بخوانیم؟! نقش قرآن، در زندگانی ما چیست؛ و نقش‌آفرینی آن، چه‌معنایی دارد؟ آیا قرآن، برای ما، حکم «نقشه‌ راه» را دارد؟!... نقشه‌ …

قرآن را، چه گونه می‌خوانیم؛ و قرآن را ، چه گونه باید بخوانیم؟!
نقش قرآن، در زندگانی ما چیست؛ و نقش‌آفرینی آن، چه‌معنایی دارد؟ آیا قرآن، برای ما، حکم «نقشه‌ راه» را دارد؟!...
نقشه‌ راه، برای آنهایی لازم است، که در «راه‌»اند؛ وگرنه، نقشه‌ راه، به چه کار می‌آید؟!
وقتی که آدم نخواهد برود، وقتی که آدم به نقطه‌ مطلوبی نمی‌خواهد برسد؛ پس: نقشه‌ راه به چه دردش می‌خورد؟!
«نقشه‌ راه» به خاطر آن است که شما را از «نقطه‌ موجود» به «نقطه‌ مطلوب» راهی کند و برساند. اتفاقا، «مذهب» هم، به همین معناست! مذهب، از ریشه «ذهب» و «ذهاب»، رفتن و روانه شدن ـ و روش روانه شدن ـ را در بر می‌گیرد.
مذهب، روش رفتن و رفتار آدمی است. مذهب، روشمندی است. مذهب، روش‌شناسی ا‌ست. و این یعنی: متدولوژی حرکات و سکنات آدمیان؛ و کارکرد و کارایی حیاتی و عملیاتی آنان، در زمان و جهان. مذهب، فرمول رفتن و رفتار انسان ا‌ست: معادله‌ای؛ برای ایجاد تعادل و توازن، و بازتولید تفاهم و تکامل. نمی‌شود «نقشه» و «راه» را، فهم نکرد؛ و ـ در عین حال ـ به مقصد و مقصود رسید. «رسیدن» و «رسش»، فهمیدنی‌ است. «هدایت» قرآن، فهم راهبردی قرآن است؛ که در نبود «تقوای راه»، هیچ‌گاه، از این چشم‌انداز نمی‌شود سردرآورد: الف، لام، میم. ذالک الکتاب، لاریب فیه؛هدی للمتقین! [سوره ۲ آیه‌های ۱ و ۲]
الف، لام، میم... این، همان کتابی‌ است که ـ بی‌گمان ـ نقشه‌ راه و رسش پرواپیشه‌هاست!
خویشتنداری و پرواپیشگی (تقوا)‌، که حوزه‌ کلیدی مذهب برای حرکت و حیات آدمیان‌ است، تنها راه برای سردرآوردن و فهم این نقشه‌ راه ـ هم ـ هست؛ و همه‌ هدف «روزه‌داری»، در آن ا‌ست که شاید بتوان به این «مدیریت بینش» و «مدیریت خویشتن» (تقوا)‌، قدری نزدیک‌تر شد و توانمندتر عمل کرد... تا بعد!

ابوالقاسم حسینجانی