علل افزایش و شیوع بیماریهای روانی

۱) بیماریهای روانی مانند بیماریهای جسمانی کشنده نیستند اگر چه خودکشی یکی از علل مهم مرگ و میر بیماران روانی است ولی از نظر آماری و مقایسه با مرگ و میر بیماریهای جسمانی می توان …

۱) بیماریهای روانی مانند بیماریهای جسمانی کشنده نیستند اگر چه خودکشی یکی از علل مهم مرگ و میر بیماران روانی است ولی از نظر آماری و مقایسه با مرگ و میر بیماریهای جسمانی می توان آن را نادیده گرفت . بیماریهای جسمانی روزانه میلیونها نفر را در سراسر جهان از بین می برند و تخت های بیمارستانها برای بیماران جدید اختصاص داده می شود ولی در مورد بیماران روانی این امر صادق نیست لذا مبتلایان به این نوع بیماریها روی هم انباشته می شوند ، احتیاج بیشتری جهت درمان سرپایی ،‌بستری شدن و تخت بیمارستانی به علت وجود مکرر بیماری پیدا می کنند .
۲) عدم درک از نحوه شروع و طولانی بودن مدت بیماری – اکثریت قریب به اتفاق افرادی که ناراحتی روانی دارند از وضع نامتعادل روحی خود اطلاعی ندارند ،‌فکر می کنند عادی و متعادل هستند و در نتیجه درمان به موقع انجام نمی شود و این مسئله باعث مزمن شدن بیماری گشته و بیماری غیرقابل علاج می گردد . این گونه بیماران محکوم هستند تا آخر عمر در آسایشگاههای روانی به سر برده و تختی را اشغال کنند .
۳) عدم برنامه صحیح و اطلاع کافی از روشهای پیشگیری و درمانی – عدم اطلاع کافی خانواده و نزدیکان از وجود بیماری ، نبودن وسایل درمانی در شهر یا محل زندگی ، فقر مالی و مشکلات متعدد به آنها اجازه نمی دهد که بتوانند به درمان بیمار خود بپردازند . تعداد محدود بیمارستانهای روانی آن هم در بعضی از نقاط کشور و مراکز استانها با ظرفیت محدود ،‌وجود بیماران بیش از ظرفیت ،‌کمبود متخصص در اکثر بیمارستانهای روانی باعث عدم درمان صحیح و به موقع بیماران شده ، بالنتیجه باعث انباشته شدن و ازدیاد این نوع بیماران می شود .
۴) علل دیگر مانند پیشرفت تکنولوژی ،‌صنعت ، زندگی ماشینی ، ازدیاد و افزایش سریع جمعیت بعلت ساختن واکسن ها ، آنتی بیوتیک ها – بحران آموزش و کاهش مرگ و میر کودکان
برای برطرف کردن ناراحتیهای روانی در یک جامعه باید چند موضوع را در نظر گرفت :
۱) بررسی و پژوهش درباره وسعت و دامنه بیماریهای روانی ، عصبی ،‌انگیزه ها و علتی که سبب بروز بیماری یا تشدید آن در مراحل اولیه می گردد .
۲) درمان بیماریها و اختلالات روانی به طور صحیح و علمی چه در بیمارستان و چه به طور سرپایی .
۳) تشکیل مراکز و مؤسساتی که افراد بتوانند در مراحل اولیه بیماری و قبل از بیماری آنها شدت یابد و مراجعه و کمکهای لازم را دریافت و از راهنماییهای صحیح و سودمند برخوردار شوند . اگر افرادی احتیاج به درمان فوری بیماری روانی – جسمانی دارند به مراکز مربوطه معرفی و یا به طرق مختلف دیگر به آنها کمک نمایند .
۴) ایجاد سازمانها و مراکز سرپایی برای مراجعه افرادی که از بیماریهای روانی بهبود یافته و یا در حال بهبودی هستند جهت جلوگیری از بروز مجدد ناراحتی آنان .
۵) آموزش بهداشت روانی به جامعه که خود باعث پیشگیری اختلالات و بیماریهای روانی می گردد
در این مورد نکات زیر باید در نظر گرفته شود :
الف) برقراری و پیشرفت بهداشت روانی افراد جامعه به وسیله افزایش معلومات آنان و راهنمایی در درک مردم از بیماریهای روانی
ب) دادن اطلاعات و دستورات مفیدی که ممکن است از اضطراب و فشار روحی روزانه افراد کاسته و عواملی را که ممکن است باعث این ناراحتیها گردد از بین برد .
ج) آشنا نمودن افراد به عوامل و عکس العملهای روانی انسانی در جامعه ، به کار بردن عوامل صحیح و جلوگیری از عقاید فاسد و خرافاتی که منجر به عکس العملهای غیرطبیعی و ناسالم می شود .
د) آشنا نمودن مردم به اختلالات روانی و درمان آنها و اینکه بیماریهای روانی مانند بیماریهای جسمی قابل درمان بوده و پیشرفتهایی که در این رشته حاصل شده است .
هـ) ترغیب و تشویق مردم به قبول کردن بیماران روانی در جامعه و اینکه این بیماران فرقی با بیماران دچار اختللالات جسمی نداشته و از بین بردن عقاید قدیمی و ناصحیح در این باره .
و) تشویق مرم به همکاری با مؤسسات و مراکز روانپزشکی چه از نظر مادی و چه معنوی
ز- ترغیب و تشویق مردم به قبول و همکاری در نگاهداری و درمان بیمارانشان چه در حین معالجه و چه بعد از آن
ح) آشنا نمودن مسئولین مؤسسات و تشکیلات اجتماعی به اصول روان شناسی و اینکه چطور می توان از این وسیله در پیشرفت رابطه افراد جامعه با یکدیگر و پیشرفت کار مؤسسه یا کشور استفاده نمود .

نویسنده : دکتر علیرضا عاشوری