دکه روزنامه‌فروشی جای کتاب کودک نیست

ادبیات کودک و نوجوان در ایران، حکایت جالبی دارد، تولیدات این حوزه هم مثل سایر حوزه‌های ادبی در ۲ بخش صورت می‌گیرد که بخش اول دربرگیرنده آثار تالیفی است که نویسندگان و شاعران …

ادبیات کودک و نوجوان در ایران، حکایت جالبی دارد، تولیدات این حوزه هم مثل سایر حوزه‌های ادبی در ۲ بخش صورت می‌گیرد که بخش اول دربرگیرنده آثار تالیفی است که نویسندگان و شاعران ایرانی که در زمینه کودک و نوجوان فعالیت می‌کنند، تولیدکنندگان آن هستند.
بخش دوم شامل آثار ترجمه‌ای است که به زبان دیگری و از سوی نویسندگان و شاعران سایر کشورها تولید شده‌اند و با ترجمه مترجمان وطنی راهی بازار کتاب ایران می‌شوند. در بخش اول طی چند دهه گذشته ما شاهد تولید آثار برجسته و معرفی شاعران و نویسندگانی در این عرصه بوده‌ایم که توانسته‌اند علاوه بر موفقیت در بازار نشر ایران، جوایز بین‌المللی را نیز برای کشورمان به ارمغان بیاورند.
این اتفاق چه در حوزه شعر و چه در حوزه داستان رخ داده است. در حوزه ترجمه، اما وضع به همین منوال نیست؛ واقعیت این است که برای صاحبان انتشاراتی‌ها، کتاب‌های کودک و نوجوان کتاب‌هایی هستند که به نسبت آثار تولید شده برای بزرگسالان از تیراژ و فروش بهتری برخوردار هستند، به همین خاطر معمولا برخی از ناشران براحتی حاضر به سرمایه‌گذاری در این زمینه می‌شوند.
این مساله در کنار بی‌دقتی در حوزه انتخاب و ترجمه متون مرتبط با این حوزه طی سال‌های گذشته باعث شده تا ما با ترجمه و تولید آثاری مواجه شویم که از لحاظ ادبی و هنری در سطح کیفی بالایی قرار ندارند. در کنار این انتخاب‌ها بحث ترجمه آن هم برای کودکان و نوجوانان از دیگر مواردی است که باید به آن توجه بیشتری شود.
در حوزه ترجمه جدا از انتخاب اثر خوب، این اثر باید با ترجمه در خور و خوب روانه بازار شود که متاسفانه این مساله همان طور که در سایر حوزه‌ها خیلی رعایت نمی‌شود، در حوزه ادبیات کودک و نوجوان نیز مورد توجه قرار نمی‌گیرد. این در حالی است که کتاب‌های تولید شده در این زمینه (چه ترجمه و چه تالیف)‌ در شکل‌دهی ذهنیت کودکان بی‌تاثیر نیست. وقتی ما آثار سطحی را با ترجمه‌های بد به خورد کودکانمان می‌دهیم، خود به خود زمینه را برای کاهش سطح سلیقه نسل فردا فراهم می‌کنیم.
این اتفاق در شرایطی رخ می‌دهد که ممیزی‌های صورت گرفته روی آثار ادبی و خصوصا حوزه کودک و نوجوان ناظر به همه چیز هستند، جز کیفیت آثار. به همین دلیل آثار سخیف با ترجمه‌های بد براحتی از در ممیزی می‌گذرند و روانه بازار کتاب می‌شوند.
در کنار این مسائل، نکته دیگری که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان دیده می‌شود، رواج تولیدات ادبی در این حوزه در شکل‌های مختلف است.
مثلا برخی شرکت‌ها با تولید بسته‌های فرهنگی کتاب‌هایی را برای قرار گرفتن در این بسته‌ها تولید می‌کنند که چه از لحاظ نثر و چه از لحاظ اسلوب‌های شعری غلط‌های فاحشی دارند.
از سوی دیگر به دلیل پرفروش بودن کتاب ‌های این حوزه، حالا در اکثر دکه‌های مطبوعاتی نیز بخش خاص کتاب‌های کودک و نوجوان وجود دارد که وضعیت کتاب‌هایی که روی پیشخوان دکه‌ها قرار می‌گیرند، دست کمی از کتاب‌هایی ندارند که در قالب بسته‌های فرهنگی روانه خانه مردم ایران می‌شوند. جمع این موارد در کنار هم نشان می‌دهد که باید برنامه‌ریزی بهتر و نظارت دقیق‌تری برای تولید آثار ادبی در این حوزه صورت بگیرد.