هزینه فرصت

وقتی اقتصاددان‌ها به «هزینه فرصت» (Opportunity cost) یک منبع اشاره می‌کنند، ارزش استفاده جایگزین آن منبع را در ذهن دارند که بعد از مورد استفاده فعلی آن دارای بیشترین ارزش باشد. به عنوان مثال …

وقتی اقتصاددان‌ها به «هزینه فرصت» (Opportunity cost) یک منبع اشاره می‌کنند، ارزش استفاده جایگزین آن منبع را در ذهن دارند که بعد از مورد استفاده فعلی آن دارای بیشترین ارزش باشد. به عنوان مثال اگر فردی زمان و پول خود را صرف رفتن به سینما می‌کند، نخواهد توانست آن زمان را در خانه مانده و مطالعه کند یا نخواهد توانست آن پول را جای دیگری خرج نماید.
در صورتی که بهترین جایگزین رفتن به سینما از دید فرد مورد اشاره این باشد که در خانه مانده و به مطالعه کتاب بپردازد، آن‌گاه هزینه فرصت رفتن به سینما عبارت خواهد بود از پول خرج شده برای رفتن به سینما به اضافه لذتی که فرد با کتاب نخواندن از دست می دهد. واژه «فرصت» در عبارت «هزینه فرصت» عملا زائد است. به هر حال هزینه استفاده از هر چیز عبارتست از: مورد استفاده جایگزینی که برای فرد دارای بیشترین ارزش باشد، اما همان‌طور که وکلای قرارداد و خلبان‌های هواپیما نیز می‌دانند، وجود حشو و زوائد می‌تواند یک فضیلت باشد که به ما یادآوری می‌کند که هزینه استفاده از یک منبع از ارزش چیزی ناشی می‌شود که این منبع می‌توانست به جای مورد کاربرد فعلی خود، برای تولید آن به کار رود.
این مفهوم ساده کاربست‌ها و دلالت‌های قوی دارد. مثلا حاکی از آن است که حتی وقتی دولت‌ها به حمایت مالی از آموزش دانشگاهی می‌پردازند، اکثر دانشجوها همچنان بیش از نیمی از هزینه این امر را پرداخت می‌کنند. دانشجویی را در نظر بگیرید که سالانه شهریه‌ای به مبلغ ۴۰۰۰ دلار را در یک دانشگاه ایالتی پرداخت می‌کند. فرض کنید سرانه حمایت مالی دولت از این دانشگاه به ۸۰۰۰ دلار بالغ شود. چنین به نظر می‌رسد که گویی هزینه تحصیل این دانشجو ۱۲۰۰۰ دلار است و او کمتر از نصف این مبلغ را پرداخت می‌کند، اما ظاهر امر می‌تواند فریبنده باشد. هزینه واقعی تحصیل این دانشجو برابر است با ۱۲۰۰۰ دلار به اضافه درآمدی که وی با حضور در کلاس به جای انجام کار از آن چشم‌پوشی می‌نماید.
اگر دانشجوی مورد نظر می‌توانست سالانه ۲۰۰۰۰ دلار درآمد داشته باشد، هزینه واقعی تحصیل آن سال او برابر خواهد بود با ۱۲۰۰۰ دلار به علاوه ۲۰۰۰۰ دلار که در مجموع مساوی ۳۲۰۰۰ دلار می‌شود. این دانشجو ۲۴۰۰۰ دلار از این ۳۲۰۰۰ دلار را می‌پردازد. به بیان دیگر او حتی در صورت وجود یارانه هنگفت ایالتی، باز هم ۷۵ درصد از کل هزینه‌های تحصیل خود را پرداخت می‌کند. حتی اگرچه وقتی دولت ایالتی شهریه را مثلا ۱۰ درصد زیاد می‌کند، دانشجویان دانشگاه‌های ایالتی اعتراض می‌کنند، اما به خاطر نکته فوق است که آنها به یکباره دانشگاه را رها نمی‌کنند. ۱۰ درصد افزایش در شهریه ۴۰۰۰ دلاری تنها ۴۰۰ دلار خواهد بود که کمتر از ۲ درصد افزایش هزینه‌های کلی دانشجوی مورد نظر است. اما هزینه اتاق و غذا را باید چگونه در نظر گرفت؟ این مورد به هیچ وجه هزینه واقعی تحصیل نیست، زیرا چه این دانشجو به تحصیل بپردازد و چه نه، به هر حال باید هزینه‌هایی را بابت اتاق و غذا پرداخت کند.

دیوید هندرسون
مترجمان: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر