در مسیر تاریخی و تطور تکاملی هنر، آثار هنری و به ویژه هنرهای تجسمی، بعد از عدول و افول از اصول معناگرا، اسطورهای و برساو شده بدوی، بار دیگر از بازنمائی دقیق، عین به عین و ظرافتهای …
در مسیر تاریخی و تطور تکاملی هنر، آثار هنری و به ویژه هنرهای تجسمی، بعد از عدول و افول از اصول معناگرا، اسطورهای و برساو شده بدوی، بار دیگر از بازنمائی دقیق، عین به عین و ظرافتهای فنی و پرکار اجرایی بازگشته و به سمت تداعی بصری و القای احساسات، تمایل بیشتری نشان دادند. در این مهم بخشی از تجارب تصویری ذهنی مخاطب و حافظه فرهنگی او را نیز در تکمیل اثر هنری دخیل دانستهاند. تخیل، تجربه، عادات و ذهنیتی که میتواند بخشهای حذف شده و یا پرداز نشده را بازسازی و یا تفسیر و تأویل کرده و خود به بخش مهمی از اثر تبدیل گردد. در این رهگذر؛ شباهت¬ها جای خود را به احساس شباهت و نسبتها جای خود را به باورپذیری نسبتها و تناسبها میدهند. شکست قواعد تصویری اولین پدیده حاصل از این تئوری و بازتعریف اثر هنری خواهد بود.
"نقاشی قهوهخانهای" در عبور این فرضیات متولد میشود؛ در میانهٔ سنت گذشته و این معنای تازه به بار نشسته. شیوه روایی خود را حفظ میکند اما به اصول واقعگرایی چندان دل نمیبندد. تناسبات و ابعاد جزئیات موضوع را به اقتضای داستان طرح میاندازد و از تشابهات شکلی در ظاهر چهره و اندام اشخاص، که او را گاهی مجبور به نوشتن نام و شرح حالی مختصر نماید، هیچ ابایی ندارد. در چیدمان و اصول ترکیببندی؛ به مکاتب و آموزشهای کلاسیک اعتناء چندانی نمیکند و پرده را متأثر از ترتیب قصه و خواست و تمایل مخاطب میچیند.
"نقاشی قهوهخانهای" شیوهای از نقاشی است که در مقابل هنر درباری و هنر شبهه روشنفکری دوران تحول اجتماعی، ساده و صادقانه داعیه مردمی بودن دارد و از این جهت نامش را از یک نهاد اجتماعی مردمی وام میگیرد. به بیان دیگر؛ جهانبینی هنری این شیوه منسوب به نهادی است که از بدو ورود به جامعه ایرانی، پایگاه و سازوکارهای اجتماعی و اخلاقی خاصی پیدا کرده و مظهر همدلیها و همنشینی طبقات مختلف و البته مرامهای مردمی و انسانی بود. قهوهخانه محلی است ـ که در کنار استراحت و مراودات شغلی ـ با اتکا به جاذبه اثر نقالها و پردهخوانها و... به نیازهای دیگری همچون دسترسی به اخبار و روحیات پهلوانی و آموزههای ملی و مذهبی و اشاعه هنجارهای فرهنگی پاسخ میدهد. این همان موضوعاتی است که با شرح قصههای مذهبی و حماسی در پردههای نقاشی قهوهخانهای به وفور یافت میشود و محل عرضه و نمایش خود را همچنان در همین اماکن عمومی و مردمی جستجو میکند.
سعید فلاح فر
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است