زیباسازی منظر شهر ، با هنر آرمانگرا یا هنر سرگردان

جامعه ولایتمدار و آرمانی و هدفمند، در تمامی ابعاد و عناصر سازمانی و جهت گیری هایش، باید ولایتمدار و آرمانگرا باشد. درغیر اینصورت، ابعاد و عناصر رهاشده و سرگردان آن، تبدیل …

جامعه ولایتمدار و آرمانی و هدفمند، در تمامی ابعاد و عناصر سازمانی و جهت گیری هایش، باید ولایتمدار و آرمانگرا باشد. درغیر اینصورت، ابعاد و عناصر رهاشده و سرگردان آن، تبدیل به سنگری مستحکم برای دشمنان آرمانی می گردد. در چنین جامعه ای تمامی هنرها باید در حول این محور قرارگیرند، مثلا موسیقی آرمانی باید روزبه روز بر قله کمال خود نزدیکتر شود، و همینطور تئاتر و سینما، و نقاشی و گرافیک، و معماری و مجسمه سازی و بقیه هنرها با یک انسجام و وحدت و همسویی و هماهنگی و نظم، پیوسته در حال ساختن و کامل کردن زوایای گوناگون یک تمدن بزرگ و ریشه دار و محبوب فطرتهای پاک باشند، و از هرگونه بی نظمی و ناهماهنگی و اغتشاش پرهیز نمایند، تا بتوانند با قدرت و سرعت نه تنها اعضای جامعه خود بلکه تمامی جوامع بشری را به سوی کمال رهنمون شوند، و اگر دراین میان بهر دلیلی در هریک ازهنرها آرمانگرایی مورد بی توجهی و غفلت قرارگیرد، علاوه براینکه اصالت و هویت هنر مزبور در آن جامعه خدشه دار می شود، بلکه تبدیل به مرکز ثقلی برای ایجاد تضاد و ناهمگونی در مجموعه عناصر اجتماعی گشته و عامل انحطاط آن فرهنگ و تمدن می گردد.
با توجه به این مطلب مهم و اساسی، به مناسبت برگزاری سمپوزیم مجسمه سازی با آهن که توسط سازمان زیباسازی شهرداری تهران، مدیریت و برنامه ریزی شده است، نکاتی از این حرکت فرهنگی هنری را بر مبنای وظیفه شرعی و احساس مسئولیت تخصصی، مورد نقد و بررسی قرار می دهم، باشد که مورد توجه استقبال کنندگان این هنر فاخر قرارگیرد:
۱) ابتدا جا دارد، از مدیران، طراحان، برگزارکنندگان، داوران و هنرمندان شرکت کننده دراین سمپوزیم، که با حرکتی نو و ارزشمند، از جهت ارائه شیوه ای مقرون به صرفه و سهل الوصول، و ساخت مجسمه های بادوام در منظر شهر، تلاش نمودند تشکر و قدردانی شود.
۲) اگر وظایف و مسئولیتهای اصلی سازمان زیباسازی را سامان دهی سیما و منظر شهر از اغتشاشات بصری ناشی از بی نظمی ها و ناهماهنگی های عناصر بصری موجود در آن، و تلاش درجهت زیباسازی با حفظ وحدت و هویت فرهنگی و اعتقادی شهروندان بدانیم، درجهت زیباسازی منظرشهر، به تعریف جامع و کاملی رسیده ایم، و طبق این تعریف باید در تمامی طرحها و برنامه ها و سفارشات هنری، آرمانگرایی را به عنوان محور اصلی هویت شهروندی و ملی قرار دهیم.
اکنون بر تمامی مسئولین بلندپایه فرهنگی کشور فرض است تا به جای بکارگیری لفظ استقبال از هنر فاخر و ارزشمند، درجهت قانونمندی و نهادینه کردن هویت آرمانگرایی در بخش فعالیتهای فرهنگی هنری اقدام اساسی و عاجل به عمل آورند.
درپی این سیاستگذاری، سلیقه های ناهماهنگ با وحدت آرمانی اصلاح گردیده و دیگربار عناصر بصری سرگردان و بی هدف، و ناهمگون با اهداف والای فرهنگی و اعتقادی، درهیچ نقطه ای از منظر شهر جرأت ظهور و تجسم پیدا نمی کنند.
در مورد مجسمه ها و احجام شهری نیز اگر سیاستگذاری ها، از مدیریت و برنامه ریزی، تا چهارچوب قضاوت و داوری در آثار حجمی، مبتنی بر این اصل هدفمند پی ریزی شود، در آینده ای نه چندان دور، شاهد شکوفایی خیره کننده هنر مجسمه سازی درمنظر شهری بوده و حتی صادرکننده فرهنگ متعالی و شکوهمند انقلاب اسلامی، توسط هنرمندان مجسمه ساز خواهیم شد. ان شاءا...
سعید مجرد حمزه ای
مدرس هنرهای تجسمی