۳۰ دسامبر ۱۹۰۶ ـ روزی که قانون اساسی ۱۹۰۶ امضاء شد - نگاهی به روند انتخابات در ایران

در این روز در سال ۱۲۸۵ خورشیدی (۳۰ دسامبر ۱۹۰۶ میلادی) مظفر الدین شاه قاجار مصوبه قانون اساسی را که با اجرای آن نظام حکومتی ایران به مشروطه سلطنتی تبدیل می شد امضاء کرد و ده روز …

در این روز در سال ۱۲۸۵ خورشیدی (۳۰ دسامبر ۱۹۰۶ میلادی) مظفر الدین شاه قاجار مصوبه قانون اساسی را که با اجرای آن نظام حکومتی ایران به مشروطه سلطنتی تبدیل می شد امضاء کرد و ده روز بعد هم درگذشت. این قانون دارای ۵۱ اصل بود که بعدا اصلاحیه هایی به نام متمم بر آن اضافه شد. طرح قانون اساسی سال ۱۹۰۶ میلادی که عنوان آن را در آن زمان «نظامنامه» گذارده بودند به جای مجمع موسسان، توسط چندحقوقدان و سیاستمدار انشاء، و در مجلس شورا که اعضای آن نیز به صورت خاص تعیین گردیده بودند تصویب شده بود و احتمالا نفود خارجی در تدوین آن بی تاثیر نبوده است.
نخستین جلسه مجلس در کاخ گلستان تشکیل شده بود که بعدا به میدان تاریخی بهارستان منتقل شد و بربالای سردر مجلس علامت «عدل مظفر» را نصب کردند زیرا که مظفر الدین شاه گفته بود که مشروط کردن اختیارات شاه و دولت، آرزوی قلبی و همیشگی او بوده است. علامت «عدل مظفر» که یک شیئ ملی و تاریخی است پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، دیگر در محل خود دیده نمی شود!.
مروری برتاریخ مشروطیت ایران نشان می دهد که اعضای پارلمان ایران را تقریبا همیشه طبقه خاصی تشکیل می دادند و یا کسانی بودند که نامشان آشنا بود و یا این که کوشیدند مردم با نام انان آشنا شوند. به علت سوء استفاده طولانی از انتخابات در ایران، بنظر می رسد که هنوز همه ایرانیان آن طور که باید به اهمیت انتخابات و نقش قاطع آراء خود پی نبرده اند. از سال ۱۳۵۹ خورشیدی به این سوی نیز به دلیل کمبود رسانه حرفه ای و مستقل در ایران، مردم آن چنان که باید با جزئیات دمکراسی و فرضیه های آن آشنا نشدند.
محمدعلی شاه نخستین فردی بود که به رعایت قانون اساسی سوگند یاد کرد و شاه شد، ولی زودتر از همه زیر سوگند خود زد و مشروطیت را تعطیل کرد.
دوران حکومت مرحوم دکتر مصدق زیاد طول نکشید تا دمکراسی در ذهن مردم نقش بندد. در این دوره ۲۹ ماهه، وی با نطقهای خود و تشویق ایرانیان به تشکیل اجتماعات و دادن رای و خواندن روزنامه که دریافت مجوز انتشار آن شرایط سخت و مبهم نداشت و دقت در دادن «رای» و طرح اعتراض نسبت به تصمیمات دولت، آنان را وارد دنیای دمکراسی کرده بود که پس از سقوط دولت او ، عکس آن رفتار شد و مردم هرچه را که فراگرفته بودند به فراموشی سپردند و رشته ها دوباره پنبه شد. پس از براندازی ۲۸ امرداد کار ترس از دمکراسی واقعی به جایی رسیده بود که تا سالها؛ واژه های اعتصاب، تظاهرات، انقلاب و نظایر آنها عملا از کلمات ممنوعه شده بود.