اصلاح الگوی مصرف

اصلاح الگوی مصرف به یقین یکی از مهمترین دغدغه های یک جامعه در حال رشد می باشد .کشور ما بخاطر منابع غنی انرژی و ترویج روحیه مصرف گرایی بتدریج از مصرف مناسب و بهینه دور شده است . فرهنگ …

اصلاح الگوی مصرف به یقین یکی از مهمترین دغدغه های یک جامعه در حال رشد می باشد .کشور ما بخاطر منابع غنی انرژی و ترویج روحیه مصرف گرایی بتدریج از مصرف مناسب و بهینه دور شده است . فرهنگ صرفه جویی در عمق وجود مردمان ما وجود داشته است . حرمت نان و برنج از یادگاران این فرهنگ است . بچه که بودیم می گفتند اگر لبه نان را جدا کنی و دور بریزی در آن دنیا لبت را می برند و دور می ریزند! و یا اگر تکه ای نان روی زمین افتاده بود برمی داشتیم و به کناری می نهادیم تا زیر پا نباشد ..هر آنچه بود و گفته می شد در این جهت بود که اسراف نکنیم و هدر ندهیم .
حالا قرار است این بریز و بپاشهایی که مختص ما دارا ها است را کنترل کنیم . پز داده ایم که دارندگی و برازندگی . چاههای نفت بیدریغ در اختیارمان بوده است . تبدیل به برقش کرده ایم و باز آنقدر زیاد و ارزان بوده است که حتی دقت نکرده ایم تا سیمهای انتقالش را بهسازی کنیم و در صد زیادی از ان را در خطوط موقع انتقال از دست می دهیم . تبدیل به گرمایش کرده ایم و شوفاژ را تا آخر باز کرده ایم و پنجره را باز گذاشته ایم .
لوله های انتقال حرارت را نیز عایق بندی نکرده ایم تا بخشی از انرژی اینگونه هدر رود . دنبال تاسیس کارخانه رفته ایم کسی از ما نپرسیده است که این ماشین آلاتی که وارد می کنی مصرف برقش در چه حد است .عددی را بعنوان مصرف در طرح توجیهی نوشته ایم و آنقدر جزیی بوده است که خودمان نیز توجهی به کاهش آن نداشته ایم .کشورهای دیگر را مصرف زده می نامیم . اخیرا سفری به ایتالیا داشتم .
شب هنگام دیدم خیلی از خانه ها تاریک هستند دقت دیدم تلویزیون آنها روشن است و در تاریکی، تلویزیون روشن کرده اند و تماشا می کنند ….. اینها را همه می دانیم . فرهنگش را هم که داشته ایم و داریم . پس چرا زیاد مصرف می کنیم ؟ مصاحبه ای را تلویزیون از یکی از مسئولین صنعتی پخش می کرد و علت عدم بهینه سازی مصرف را علیرغم تشکیل سازمانهای مرتبط در کشور فرهنگ نداشتن مردم در اینمورد می دانست . مجری برنامه می گفت یعنی بیست سال برای فرهنگ سازی کافی نیست و او هم جواب داد آنهایی که فرهنگ سازی شده اند بازنشسته شده اند و دوباره برای جوانان باید فرهنگ سازی کرد ! …
فرهنگ سازی زمان می خواهد و فوری یقه تو را نمی گیرند که چه کردی .زمان هم بگذرد کی مرده کی زنده. … ما نیاز به اصلاح الگوی تفکر مدیران دستگاههای اجرایی داریم .این مدیران هستند که می بایست با آماده کردن و اجرای شرایط مناسب و اجرای درست قوانین زمینه های مناسب صرفه جویی را فراهم آورند و الگوها را بوجود آورند . قانونگذاران و آیین نامه نویسان نیز باید در این میان نقش اساسی خود را ایفا کنند و با تصویب قوانین و آیین نامه های مناسب مدیران اجرایی را کمک نمایند . مطمئن باشید یک ساختمان ساز همینطوری و با علاقه شخصی میلی به هزینه کردن برای ایجاد دیوار های عایق حرارتی و صوتی ،شیشه های دو جداره و…. ندارد .با نصیحت یا با صرف گران کردن حاملهای انرژی نیز به مقصود نمی رسیم .
در مورد بنزین دیدیم که مصرف با سهمیه بندی وگران شدن نیز پایین نیامد.تا سیستمهای حمل و نقل عمومی را تجهیز و دسترسی به آنها را آسان نکنیم نمی توانیم از مردم بخواهیم خودرو بصورت تک سرنشین استفاده نکنند . ولی اگر این سیستم را تقویت کردیم و همه هم از نظر سرویس دهی آنها به اطمینان رسیدند اصلا نیازی نیست به مردم بگوییم خودرو تک سرنشین استفاده نکنید .خودشان با محاسبه سود و زیان و برمبنای عقل میروند و از سیستم حمل و نقل عمومی استفاده می کنند .سال گذشته برای همپوشانی شیفتها از کارگران می خواستیم که بعد از کارت زنی خودشان را زودتر به محل کارشان برسانند بعلت بزرگ بودن کارخانه مسیری طولانی را باید طی می کردند دیدیم بهتر است یک سیستم مناسب بگذاریم که بصورت خودکار به نتیجه برسیم .
سرویس اتوبوس از محل کارت زنی به محل کار را برقرار کردیم . هر کس کارتش را می زند سوار اتوبوس میشود و سریع به محل کارش میرسد .هم به او احترام گذاشته ایم هم راحت و بدون خستگی مسیر را طی کرده است هم از عوامل جوی دور بوده است و هم بموقع به محل کارش رسیده است و ما بهتر می توانیم همپوشانی شیفتها را برای بالا بردن بهره وری اجرا کنیم …آنچه مهم است اینکه باید تمام نهادها و سازمانهایی که در اینمورد دخیل هستند با هم هماهنگ باشند و یک نگاه جامع به موضوع داشته باشیم .اگر هر بخشی بخواهد بصورت جزیره ای عمل کند مسلما نخواهیم توانست به آنچه مد نظر داریم برسیم . اجزای این الگو باید با هم تطابق داشته باشند .با توجه خاص عالیترین مقام کشور ، فرصت خوبی است که به این مقوله عمیق تر بپردازیم .