سفر با خود یا دیگران

رفته رفته گردشگری در کشور ما هم همسان دیگر کشورها، فقط مشغولیت کسانی نیست که به قول معروف دستشان به دهنشان می‌رسد. این روزها هر کسی یا هر خانواده‌ای با توجه به امکانات مالی …

رفته رفته گردشگری در کشور ما هم همسان دیگر کشورها، فقط مشغولیت کسانی نیست که به قول معروف دستشان به دهنشان می‌رسد. این روزها هر کسی یا هر خانواده‌ای با توجه به امکانات مالی و رفاهی‌اش، به مسافرت می‌رود تا جایی که به نظر می‌رسد سفر کردن تا حدودی جایگزین دید و بازدیدها شده است.
این سخن که امروزه سفر کردن به عنوان نوعی از سبک زندگی و فرهنگ قلمداد می‌شود نه‌تنها دور از ذهن نیست بلکه فراتر از این، یک حق هم محسوب می‌شود. به نظر می‌رسد قرار است سفر، امکان و فرصت زندگی بهتر و زیباتری را برای شهروندان دنیا به ارمغان بیاورد.
حال متوجه می‌‌شویم به همین دلایل است که انواع مختلف سفر شکل گرفته و هر کسی به شیوه‌ای که می‌پسندد یا امکانش را دارد به سفر می‌رود، از سوی دیگر آژانس‌های مسافرتی هم درصددند تا فراخور هرگونه سلیقه‌ای، گونه‌ای از سفر را ترتیب دهند.
با این مقدمه سراغ این سوال اساسی می‌رویم: اکنون که سفر کردن رونق بیشتری یافته است، روش‌های گردشگر بودن چیست و چه رابطه‌ای میان اوقات فراغت و این نوع از سبک زندگی در دنیای معاصر برقرار است؟
بسیاری از گردشگران به شهر دیگری سفر می‌کنند و همواره در این اندیشه‌اند که از راحتی و آسایشی بیش از خانه خود برخوردار شوند. این نوع سفر را در خانواده‌های ایرانی که به مسافرت خارج کشور می‌روند، بسیار مشاهده می‌کنیم.
کسانی که در پی این نوع از گردشگری هستند، خود را خسته از زندگی روزمره می‌دانند و در پی مکانی هستند که در آن آرامش را تجربه کنند، ولی درعین حال فضای خانه را هم برای خود تداعی می‌کنند. آنها در کشور دیگر هم به دنبال رستوران و موسیقی ایرانی هستند و حتی فرهنگ و آب و هوای متناسب با فرهنگ و آب و هوای کشورمان را انتظار دارند.
برخی دیگر از گردشگران سفرهای ماجراجویانه‌تری را ترجیح می‌دهند؛ سفرهایی که گاهی به کمی مهارت و همچنین روحیه دست و پنجه نرم کردن با مسائل پیش‌بینی‌ نشده‌، احتیاج دارند. این گردشگران همان‌هایی هستند که به تنهایی یا در گروه‌های کوچک چند نفری تنها با یک کوله‌پشتی سفر می‌کنند و در سفر بیش از دیگر گردشگران متکی به خود هستند.
این گردشگران تمایل دارند که با فرهنگ، تاریخ و سبک زندگی مردمان دیار دیگر آشنا شوند و از همان غذاهایی بخورند که باب طبع جامعه محلی است و به همان موسیقی گوش فرادهند که مردمان سرزمین میزبان آن را به وجود آورده‌اند.
سفر به شیوه گروه دوم یا حداقل با آن بینش باعث می‌شود که هویت‌فردی با هویت‌جمعی در هم بیامیزند و عقاید و عواطفی که شخص در خلوت خود دارد در یک گروه عیان و بیان شود. در این نوع از گردشگری است که فرد به تعالی و غنا می‌رسد و خود را بهتر کشف می‌کند.
بنابراین سفر کردن برای افراد مختلف، معنی و همچنین رها‌ورد متفاوت دارد. این معنی هنگامی که حکایت‌های سفرمان را بازگو می‌کنیم، خود را بخوبی نمایان می‌سازند.
به هر حال به تعداد گونه‌های گردشگری، گردشگر وجود دارد اما همچنان که رونق گردشگری در کشور ما یک نیاز محسوب می‌شود، چگونه سفر کردن ما هم مساله‌ای در خور تامل است.