من کیستم؟

اهل ایرانم کشور دلیر مردان و شیرزنان کشور مهربانی کشور شور و نشاط شعر و شعور کشور شمع بودن کشور پروانه ها اهل ایرانم کشور عشق جای شیرین بودن جای فرهاد جای مجنون بودن جای لیلی …

اهل ایرانم
کشور دلیر مردان و شیرزنان
کشور مهربانی
کشور شور و نشاط
شعر و شعور
کشور شمع بودن
کشور پروانه ها
اهل ایرانم
کشور عشق
جای شیرین بودن
جای فرهاد
جای مجنون بودن
جای لیلی گشتن
اهل ایرانم
جایی که در آن
روزگارم سبز و سفید و سرخ است
من اهل شهر مومنانم
شهر چتر سبز نخل ها
شهر باران مهربانی
شهر آفتاب گرم صمیمیت
شهر خرما و رطب
جهرمی ام
اهل خانه ای هستم
بهتر از باغ و بهار
خوش تر از شعر و شعار
همه اعضا شعر تبلور خوانند
و صداقت بی منت باشد
همگی همدل
همه جا همیشه در همه چیز
مادرم ماه ترین خانم دنیاست
پدرم نازترین آقاهاست
من دلم می جوشد
نفسی گر بمانم دور
زبرادران و خواهرم
اولی شهر محبت
نام او محمد
علی ام رفیق راهم
حسنم شمع وجودم
آخرینش هم حسین است
خواهرم شمس وجودم
خواهرم شعر سجودم
خواهرم صاحب دل من
خواهرم نور وجودم
خواهرم هستی و خونم
خواهرم فاطمه هم نام مادر خوبی هاست
در این دنیا چه می کنم؟
گاهکی شعر می گویم
شهر می سازم
خانه می سازم
گاهکی! دل می سازم
از دل گویم و بر دل نشانم
گاهکی نم نم باران
گاهکی اشک آسمان
بر شعرهایم می بارند
گاهکی موسیقی ام
صدای تسبیح فرشته هاست
گاهی هم وسط
صدای نماز گنجشک ها
شعر می گویم
وسط خانه ی شعرم قفسی دارم
قفسی از آینه از نور
از شادی و سرور
قفسی از عشق، لبخند، اشک
هنگام شعر گفتن
آینه ها می پرند
عشق ها جاری شوند
نورها حلقه ای از روشنایی می شوند
کبوترهای قفس
راه خانه ی میزبان همیشگی را
بی بهانه پیش می گیرند
راه مشهد
راه نور
راه مهمانی و سرور
میان راه آن ها
یاد کنند ایام نوازش را
ایام نیایش را
ایام ستایش را
یاد کنند از ایام برخورد بال ها به بال فرشته ها
نقاره های تسبیح گوی
شعر های شمع گون
خود را می گفتم
من کیستم؟
عاشق کربلا
عابد مکه
عازم مشهد
من کیستم؟
از خدا
با خدا
تا خدا
نجمه پرنیان/ جهرم