۲۹ اکتبر ۱۹۷۹ ـ تظاهرات تاریخی ضد بورس در نیویورک در اکتبر ۱۹۷۹

۲۹ اکتبر سال ۱۹۷۹ به مناسبت پنجاهمین سالگرد سقوط بورس نیویورک که منجر به یک رکود اقتصادی بزرگ ده ساله شده بود، دهها هزارتن در شهر نیویورک علیه آزمندی و پولپرستی شماری کم دست …

۲۹ اکتبر سال ۱۹۷۹ به مناسبت پنجاهمین سالگرد سقوط بورس نیویورک که منجر به یک رکود اقتصادی بزرگ ده ساله شده بود، دهها هزارتن در شهر نیویورک علیه آزمندی و پولپرستی شماری کم دست به تظاهرات زدند. سقوط بورس نیویورک در اکتبر ۱۹۲۹ از بیست و چهارم این ماه آغاز و در روزهای ۲۸ و ۲۹ اکتبر به اوج خود رسیده بود که در اکتبر ۱۹۸۷ و اکتبر ۲۰۰۸ عینا تکرار شده است.
تظاهر کنندگان ۲۹ اکتبر ۱۹۷۹ ضمن تظاهرات و دادن شعار، درهای بورس نیویورک را بسته و مانع ورود افراد به آن شده بودند. آنان شعار می دادند که همه مشکلات زیر سر بورس نیویورک و پولپرستان است. در آن روز هشتصد مامور پلیس تلاش می کردند که مانع از تعطیل شدن بورس نیویورک به دست تظاهرکنندگان شوند. تظاهرات سرانجام با دستگیری و بازداشت یکهزار و ۴۵ تن از تظاهرکنندگان پایان یافت. برخی از بازداشت شدگان به پلیس گفته بودند که منظورشان نه تنها اصحاب سرمایه و قماربازان سهام بلکه آنهایی هم بوده است که در صنایع نظامی آمریکا و از جمله تسلیحات اتمی این کشور سرمایه گذاری کرده و برای بردن منفعت هرچه بیشتر، به دخالت در امور دولت دست می زنند و در جریان انتخابات به انواع تبلیغ برای نامزدهای موافق خود اقدام می کنند. رسانه های آمریکا از این قسمت از اظهارات بازداشت شدگان که پلیس برایشان نقل کرده بود استفاده کرده و در نخستین گزارش خود به تظاهرات ضد آزمندی و تقلب های اقتصادی؛ عنوان «تظاهرات ضد اسلحه اتمی» داده بودند! که سریعا مورد انتقاد پیشکسوتان حرفه روزنامه نگاری قرار گرفتند و در گزارشهای بعدی انگیزه تظاهرات و چگونگی آن را اصلاح کردند. پیشکسوتان حرفه ژورنالیسم در انتقاد خود از تحریف تظاهرات ۲۹ اکتبر، به نگرانی های آیزنهاور در دو دهه پیش از آن و درستی این نگرانی ها اشاره کرده و هشدار داده بودند. آیزنهاور که ۲۷ سپتامبر ۱۹۵۵ پس از شنیدن سقوط سهام وال استریت در آن روز، دچار حمله قلبی و بستری شده بود در ژانویه ۱۹۶۱ ـ در آخرین ماه حکومت خود با تاکید گفته بود نگران آینده آمریکا است اگر این چند وضعیت ادامه یابد و به روند خود ادامه دهد: میدیاکراسی (جوّسازی رسانه ها و تغییر وضعیت به خواست خود)، قدرت گیری صنایع نظامی و مداخله آنها درتصمیمگیری های دولت، تداخل دولت و اصحاب سرمایه و سهام دریکدیگر (مقام دولتی شدن دست اندرکاران بورس و سرمایه و بالعکس)، خارج شدن لابی گرهای کنگره از صورت کار روابط عموی کردن و ورود مقامات سابق و نمایندگان پیشین کنگره به جرگه لابی گران و تبدیل «نظر رسانی و روشن سازی که اگر حرفه ای و علمی باشد امری مفید است» به اعمال نفوذ و کارچاق کنی.
مرور زمان نشان داده است وضعیتی که آیزنهاور نگران آن بود ادامه یافته است. برای مثال: در سال ۲۰۰۹ بانکهایی که با کمک مالی دولت بر سر پا مانده اند به پس اندازهای مردم حداکثر دو درصد سود می دهند ولی از صاحبان کردیت کارتها ۱۹ تا ۲۹ درصد بهره می گیرند! و ....