ارجحیت کلیسا بر نهاد دولت

در تاریخ اندیشه قرون میانه مسیحیت به نام هایی بر می خوریم که تاثیر عمیقی بر زمانه خود و قرون متمادی پس از خود داشتند. این سری افراد که جزو متقیان و دین داران دوران خود محسوب می …

در تاریخ اندیشه قرون میانه مسیحیت به نام هایی بر می خوریم که تاثیر عمیقی بر زمانه خود و قرون متمادی پس از خود داشتند. این سری افراد که جزو متقیان و دین داران دوران خود محسوب می شدند به نام آباء کلیسا معروفند. این متفکران در طی این قرون، تلاش زیادی برای تحکیم آموزه های مسیحیت از خود نشان دادند و از همین رو هم هست که به آباء یعنی پدران کلیسا شهره شده اند.
گفته می شود که نظرات این افراد تا حدود زیادی همسان، و آثار متعدد این اندیشمندان در کنار کتاب مقدس مورد احترام و وثوق باورمندان آیین مسیحیت بود. سنت آمبروز، سنت آگوستین، سنت گرگوری بزرگ، و گلازیوس اول را جزو این آباء نخستین کلیسا نام می برند. در کل این متفکرین به زیست جمعی و طبع اجتماعی انسان معتقد و بر این باور بودند که انسان بخاطر گناهکاری خود از بهشت رانده شد و در پی آن در این دنیا نهادهایی همچون مالکیت خصوصی، برده داری و حکومت پدید آمدند. از نظر آباء نخستین، برای زندگی خوب بشری، کلیسا و دولت لازم و ملزومند و هریک به شیوه خاص خود برای رساندن انسان به سعادت می کوشند.
سنت آگوستین یکی از آباء پر نفوذ در قرون چهارم و پنجم میلادی محسوب می شود. وی که در شمال آفریقا بدنیا آمده بود، مدتی درباره ادیان و مسلک های مختلف مطالعه کرده و در میان سالی مسیحیت را پذیرفت، ولی به سرعت توانست با پیوستن به روحانیون مسیحی، اسقف یکی از شهرهای شمال آفریقا گردد.
آگوستین آثار متعددی به رشته تحریر در آورد و مهم ترین دغدغه وی نیز دفاع از آیین مسیحیت در برابر انتقاداتی بود که بر آن وارد می آمد. کتاب “اعترافات”، شرح حالی از زندگانی نویسنده تا دوران پذیرفتن کیش مسیحیت است، ولی
مهم ترین اثر وی که کتاب حجیمی نیز هست و مدت زمان طولانی برای نگاشتن آن وقت صرف شده، “شهر خدا” نام دارد.
در دوران آگوستین، روم از قوم های وحشی اروپا شکست خورده و آن شکوه و عظمت دیرین خود را از دست داده بود. به علت تقارن این شکست ها با رسمی شدن دین مسیحیت در روم، عده ای زبان به انتقاد گشوده و آموزه های مهروزرانه،آرامش طلبی و آخرت جویی مسیحیت را علت سستی و زوال روم و درنتیجه شکست آن می دانستند. آگوستین به عنوان یکی از دلبستگان آیین مسیحیت تلاش داشت تا مسیحیت را از این اتهامات مبری سازد.
“شهر خدا” استدلال می کند که در واقع علت اصلی اضمحلال روم، عدم باور و یقین صادقانه به آموزه های مسیحیت است و اگر تمامی مردم و بویژه حاکمان از صمیم قلب، به مسیحیت ایمان می آوردند روم به آن درجه از افول فرو نمی افتاد. آگوستین در ادامه استدلال خود، نظریه دو شهر، آسمانی و زمینیرا طرح کرد. از نظر وی در شهر زمینی، هوا و هوس، نفع طلبی، خودخواهی و خودپرستی حاکم است ولی شهر آسمانی برپایه عشق به خدا و معنویات بنیان نهاده شده است.
در واقع از نظر آگوستین در طول تاریخ نیز کشاکشی بین این دو شهر و نیروهای حاکم بر آنها وجود دارد و نیروی شیطانی حاکم بر شهر زمینی بالاخره مقهور نیروی خدایی خواهد شد. در این راستا نهادهایی از طرف خدا مامورند تا در شهر زمینی برای رساندن انسان ها به سعادت، وی را راهنمایی و امداد رسانند: دولت و کلیسا. البته که از نظر آگوستین کلیسا نقش محوری تری دارد؛ چون اگر دولت، مسیحی نباشد انسان ها را از رستگاری باز خواهد داشت و کلیسا بزرگترین نهاد نماینده خدا بر روی زمین محسوب می شود؛ رسالت کلیسا نیز بگونه ای است که خود به خود آن را در سطح بالاتری از دولت قرار می دهد.
طبق دیدگاه آگوستین، مهم ترین وظیفه دولت، حفظ نظم و صلح در راستایی است تا ساکنان شهر زمینی با
بهره برداری از موهبت های دنیوی، در راه رسیدن به سعادت اخروی تلاش کرده و بتوانند پرستش خداوند را به جای بیاورند. آگوستین، تلاش دارد تا کارویژه های هر دو نهاد را بطور جداگانه برشمارد و یکی از دغدغه های اصلی وی در این رهگذر کاستن از وابستگی کلیسا به دولت و کسب استقلال بیشتر برای آن در راستای انجام بهتر وظایف مقرر شده برای آن است.

یعقوب نعمتی وروجنی