بخش زیادی از تصور افراد از شغل و کار آینده، ناشی از رشد و تکامل صحیح (یا غلط) در دوران کودکی و نوجوانی است. از همان دوران کودکی که بچهها در خانواده تلاش میکنند که در سوال و جواب …
بخش زیادی از تصور افراد از شغل و کار آینده، ناشی از رشد و تکامل صحیح (یا غلط) در دوران کودکی و نوجوانی است. از همان دوران کودکی که بچهها در خانواده تلاش میکنند که در سوال و جواب از پدر و مادر یا در بازیهای کودکانه، نقش آدمهای مختلف را به خودشان بگیرند، عملا تاثیر شغلهای مختلف در ذهن آنها نقش میبندد...
خیلی وقتها میآید که هجومی از سوالات کودکان ما را احاطه میکنند که درباره یک شغل خاصی از ما سوال میکنند، یا اینکه وقتی از آنها سوال میکنیم که «دوست داری چه کاره شوی؟»، اسم شغلی را به زبان میآورند که یک دفعه تعجب میکنیم و از خودمان میپرسیم «این فسقلی چهطور به نتیجه رسیده که میخواهد این کاره بشود؟»، یا وقتی جلوتر میرویم و میپرسیم که «چرا دوست داری مثلا این شغل را انتخاب کنی؟»؛ آن وقت دلایل جالب، بامزه و حتی بعضا قابل تأملی از آنها میشنویم.
به تدریج که کودک بزرگ میشود و تجربههای اجتماعی جدیتر و عمیقتری پیدا میکند، نگرشاش نسبت به شغلها و شغل احتمالی آیندهاش هم تفاوت پیدا میکند. دوران نوجوانی و جوانی هم دورهای است که تقریبا هویت انسانی فرد به تدریج شکل میگیرد و بر مبنای نقش احتمالی که برای خودش در خانواده و جامعه قایل است، دست به انتخاب میزند یا فقط تمایل به انتخاب را نشان میدهد.
اینکه توصیه میشود هیچگاه تصورات و بیان انتخاب شغلی را که از زبان کودکان و نوجوانان خود میشنوید، سرکوب نکنید و حتی به آنها کمک کنید که بیشتر راجع به آنچه فکر میکنند توضیح دهند، برای آن است که تفکر «رشد و تکامل» در نگرش آنها به شغل، جایگاه شغلی آینده و تاثیر جنسیت بر شغل آنها، در همین صحبتها و برخوردها شکل اصلی خود را میگیرد.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است