شاید بارها این جمله را شنیده باشید که فردی با ناراحتی جسمی به پزشک مراجعه کرده اما داروی اعصاب گرفته و به او گفته میشود مشکل او عصبی است. بیماریهای «سایکوسوماتیک( »روان تنی) …
شاید بارها این جمله را شنیده باشید که فردی با ناراحتی جسمی به پزشک مراجعه کرده اما داروی اعصاب گرفته و به او گفته میشود مشکل او عصبی است.
بیماریهای «سایکوسوماتیک( »روان تنی) بیماریهای جسمی هستند که عوامل روانی در شروع و تشدید آنها مؤثرند. منظور این نیست که فقط علل روانی در به وجود آوردن این اختلالات دخالت دارند بلکه عوامل دیگر هم دخالت داشته منتهی عوامل روانی به صورت عوامل تسریعکننده یا کاتالیزور عمل میکنند.
عنوان اختلالات روان تنی به شکلی نشان دهنده تقابل و همراهی غیر قابل انکار روان و جسم است. امروزه این بحث بیشتر به صورت عوامل روانشناختی مؤثر بر وضعیت طبی بررسی میشود. عوامل روانشناختی، مثلاً دورانافزایش استرس و تنشهای روانی، بر حالات طبی، عملکرد جسمی و سلامتی بدنی تأثیرگذارده و بهبود بیماری را به تأخیر میاندازد.
مثلاً علائم افسردگی، بهبود پس از عمل جراحی و یا اختلال اضطرابی منتشر، بهبودی پس از سکته را به تأخیر میاندازد. اضطراب نیز موجب تشدید آسم میشود.
ایمنی و توانایی مقابله افراد با بیماریهای فیزیکی میتواند تحت تأثیر وضعیت خلقی و عاطفی قرار گیرد. از جمله بارزترین این بیماریها میتوان به اختلالات پوستی مثل پسوریازیس، آلوپسی آره آتا، آکنه، همچنین کمردرد، زخم اثنی عشر، کولیت اولسراتیو، سندرم روده تحریکپذیر، اختلالات گوارشی، روماتوئید آرتریت، بیماریهای عروقی، تنفسی، آسم و اختلالات غدد درونریز اشاره کرد.
نابسامانیهای محیطی همیشه اتفاق میافتند و این در حالی است که روان انسان تلاش میکند تا در هر لحظه با فشارهای روحی و جسمی ناشی از این عوامل و نابسامانیها مبارزه کند و آنها را به یک تعادل نسبی برساند. هر گاه فشار این نابسامانیها از حد قابل تحمل انسان فراتر رود امکان بروز علائم و آثار بیماریهای گوناگون وجود دارد. در اغلب موارد علائم این بیماریها در نقاطی از بدن که پیش از این دچار آسیبدیدگی یا ضعف بودهاند نمایان میشود. برای مثال، علائم ناشی از یک فشار روحی شدید میتواند در محل یک شکستگی قدیمی و بهبود یافته استخوان دوباره درد ایجاد کند. اغلب مردم این نوع دردها را به عنوان دردهای عصبی میشناسند.
در بیشتر موارد در ناحیهای که دچار درد عصبی است هیچ گونه ناهنجاری جسمی یافت نمیشود و هیچگونه ارتباط مشخصی بین جراحت قبلی و آثار بیماری جدید وجود نخواهد داشت. مساله کلیدی دیگری که در مورد اینگونه بیماریها میبایستی به آن توجه داشت، این است که مسائل و مشکلات مشابه میتوانند در افراد مختلف عکسالعملهای متفاوتی را ایجاد کنند.
عامل مؤثر در این زمینه از نظر محققان، هورمونها (کورتیزول)، اعصاب اوتونوم و سلولهای ایمنی خصوصاً لنفوسیتها که مطالعات نشانگر این است که سلولهای مذکور دارای گیرندههای مربوط به هورمونها و ناقلهای عصبی است که میتوانند به اندورفینها، هورمونهای استرس و... پاسخ داده، فعالیت و عملکرد آن را تغییر دهند.
افرادی که در استرسهای زندگی خوشبینانه برخورد میکنند کمتر در معرض ابتلا به اختلالات روان تنی هستند و در صورت ابتلا سریعتر بهبود مییابند.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است