توسعه انسانی و آموزش و پرورش

توسعه انسانی روایت جدیدی از توسعه است که آن را چه در مقام یک نظریه اجتماعی یا اقتصادی و چه به عنوان یک برنامه بهبود وضع اجتماعی و اقتصادی کشورها تلقی کنیم، صورت تکامل یافته …

توسعه انسانی روایت جدیدی از توسعه است که آن را چه در مقام یک نظریه اجتماعی یا اقتصادی و چه به عنوان یک برنامه بهبود وضع اجتماعی و اقتصادی کشورها تلقی کنیم، صورت تکامل یافته تری از الگوهای توسعه است. توسعه انسانی مهم ترین پیامی که دارد، دعوتی است برای هر چه انسانی تر شدن توسعه با این توضیح که از آن زمان که شاخص توسعه فقط در افزایش تولید دیده می شد تا امروز که از توسعه انسانی سخن می گوییم، موج های مختلفی گذشته است؛ موج هایی نظیر چیرگی بعد تولید ناخالص داخلی و زمانی دیگر چیرگی موضوع کاهش فقر به عنوان سویه غالب توسعه یافتگی، پس از مدتی، بعد فرهنگی و عدالت اجتماعی و امروز توجه به بعد انسانی در برنامه های توسعه.ما در مطالعه «توسعه انسانی و آموزش و پرورش» نوشته مرتضی نظری، با تامل در بین تعاریف و توضیحات پیرامون توسعه انسانی و بررسی منابع مختلف به این نتیجه رسیده ایم که توسعه انسانی نقدی آشکار و پنهان به الگوهای پیشین توسعه است و درصدد آن است تا الگوی مطلوب توسعه یافتگی و پیشرفت در هر کشور را در جهت ارتقای کیفیت زندگی انسان ها و شهروندان جوامع معرفی کند.توسعه انسانی بر محوریت انسان و شکوفایی ظرفیت ها و توانمندی های او در پیشبرد توسعه تاکید می کند. با این توضیح که هدف از این محوریت صرفاً نقش آفرینی و مشارکت نیروی انسانی در طرح های توسعه مانند سهامدار کردن کارگران در منافع کارخانه ها نیست بلکه توسعه انسانی ضمن محوریت بخشی به جایگاه انسان در پروسه توسعه یافتگی، بهره مندی دائمی او را نیز از نتایج توسعه یافتگی و پیشرفت در نظر دارد. دستیابی به این وضعیت از راه شناسایی و توانمندسازی ظرفیت های درونی انسان ها امکان پذیر است که آموزش در این بین نقش اساسی دارد.این کتاب در دو بخش و هشت فصل تدوین شده است. بخش اول شامل مبانی نظری توسعه، مفهوم شناسی و شاخصه ها و بخش دوم شامل ارتباط، نقش و کارکرد آموزش و پرورش در فرآیند توسعه انسانی است. اما به طور مشخص موضوع توسعه انسانی را در این کتاب در محورهای زیر به پیش برده ایم.
۱) ویژگی های توسعه (مفهوم شناسی)،
۲) منشاء توسعه (توسعه یافتگی، ایجاد کردنی است یا ایجاد شدنی؟ درونی است یا بیرونی؟)،
۳) آمادگی های لازم برای توسعه انسانی (زمینه های روانی و نگرشی توسعه)، بازدارنده های توسعه (آموزش و پرورش چگونه نقش پیش برنده و چگونه نقش بازدارنده دارد؟)آن طور که در چهار محور فوق آمده، پس از تشریح چیستی توسعه انسانی و بررسی شاخص های آن، ارتباط یکی از این شاخص ها یعنی آموزش و پرورش را بررسی کرده ایم.عامل انسانی مهم ترین عامل در فرآیند توسعه و تحول یک ملت است. نیروی اصلی پیش برنده توسعه، مردم اند. توسعه یک فرآیند است و نیاز به برنامه دارد. از سویی اجرایی شدن این برنامه در هر کشور به مشارکت مردم نیاز دارد. مشارکت مردم هم مستلزم آمادگی درونی، همراهی فکری و همکاری رفتاری آنان است و در نهایت این آمادگی، همراهی و همکاری جز با آموزش و تربیت میسر نمی شود.از همین رو توسعه یافتن یا عقب ماندگی یک کشور مستقیماً به باور و نگرش یک ملت مربوط است. از سویی نهاد آموزشی اساساً نهادی نگرش ساز است و می تواند ملتی را به جریان توسعه یافتگی نزدیک یا دور کند. دستیابی به توسعه با باورهای ضدتوسعه یا کندکننده توسعه، ناشدنی و غیرممکن است. پس به موازات اینکه از توسعه انسانی سخن می گوییم باید به تغییر، اصلاح، بهبود یا سازگاری باورها و نگرش های یک جامعه نیز برای تسریع فرآیند توسعه انسانی بیندیشیم.در فصل مربوط به تحلیل یافته ها و نتیجه گیری، وضع موجود و جایگاه کشور ایران را در رتبه بندی جهانی توسعه انسانی بررسی کرده و در ادامه به این سه سوال پاسخ داده ایم ؛
۱) نظام آموزشی سازگار با توسعه چه ویژگی هایی دارد؟
۲) نظام آموزشی ایران از نظر محتوای آموزشی و از لحاظ ساختار اداری و مدیریت چگونه است؟ (وضع موجود)
۳) نظام آموزشی ایران برای پیدا کردن جایگاه شایسته در جریان توسعه انسانی نیاز به چه جهت گیری های محتوایی و مدیریتی دارد؟در این کتاب موارد و نمونه های بسیاری از سرمایه گذاری های کشورها و شرکت های بزرگ در امر آموزش و نتایج به دست آمده ارائه شده و مقایسه های تحلیلی همراه این موارد ارائه شده که می تواند به درک بهتر موضوع کمک کند.