فاصله حر و خر...

عارف حقجوی ، «حر عاملی» صاحب اندیشه پاک و جلی یک سفر سوی صفاهان کرده بود در سرای دوستی آمد فرود شه سلیمان، پادشاه روزگار کرد عزم دیدن شیخ کبار خدمت شیخ آمد و تکریم کرد بی حد و …

عارف حقجوی ، «حر عاملی»
صاحب اندیشه پاک و جلی
یک سفر سوی صفاهان کرده بود
در سرای دوستی آمد فرود
شه سلیمان، پادشاه روزگار
کرد عزم دیدن شیخ کبار
خدمت شیخ آمد و تکریم کرد
بی حد و اندازه اش تعظیم کرد
پس تقاضا کرد از وی پادشاه
میهمان گردد و را دربارگاه
روز دیگر را مقرر کرد شیخ
وعده خود، روز دیگر کرد شیخ
لیک سلطان گفت: ده روز دگر
نیک باشد، شیخ بپذیرد اگر
چونکه موعد گشت، شیخ دین پناه
همره علا مه شد تا بارگاه
هر که در مجلس به جای خود نشست
زانکه قانونی به کار مجلس است
بی خبر شیخ از چنین رسم و قرار
رفت سوی جای خاص شهریار
روی آن مسند که بد مخصوص شاه
آمد و بنشست بی گفت و نگاه!
شاه را آمد چنین حرکت گران
گفت: ای راهت، ره پیغمبران
پرسشی دارم اگر گوئی جواب
باشد اینک در طریق حق، صواب
فاصله اندر میان حر و خر
چند باشد ای حکیم خوش سیر؟
شیخ اندر شه نظر افکند تنگ
پاسخش فرمود آنگه بی درنگ
اندر این عالم که پر دیو و دد است
امتیاز حر و خر یک مسند است.

منبع نشر: کتاب هزار و یک حکایت محمود حکیمی
نویسنده : استاد خسرو شهابی