کارآمدی، اولویت اصلی اصولگرایان

گفتمان دهه آینده در ایران عدالت و پیشرفت توامان است. دستیابی به اهداف مرحله ای متناسب با سند چشم انداز بیست ساله در این گفتمان مستلزم پافشاری دولت ها بر این سیاستها است.‌ اولویت …

گفتمان دهه آینده در ایران عدالت و پیشرفت توامان است. دستیابی به اهداف مرحله ای متناسب با سند چشم انداز بیست ساله در این گفتمان مستلزم پافشاری دولت ها بر این سیاستها است.‌
اولویت اصلی انتخاباتی اصولگرایان در شرایط فعلی که چند ماه تا انتخابات ریاست جمهوری باقی است، چه می تواند و یا باید باشد. به نظر می رسد در شرایط فعلی پاسخ به این سوال که سکان دولت آینده در دست کدام اصولگرا باشد، اولویت اصلی اصولگرایان نیست. امروز مسئله اصلی و مهم اثبات کارآمدی اصولگرایان است که به قضاوت نهایی مردم و هدایت آرای خاکستری می انجامد. دعواهای زودهنگام انتخاباتی، لختی بوروکراسی، تبار تاریخی بعضی از مشکلات فرارو، و یا سایر اصطکاکات کاهنده ای که در سطوح مادون سیاستگذاری ها وجو دارد توجیه مناسبی برای رای دهندگانی که منتظر بهبود امور خود هستند، نیست. جریانی که مورد اقبال عمومی واقع می شود باید توانایی آن را داشته باشد تا با بیماری های مزمن کنار بیاید و مترصد درمان آنها باشد. اصولگرایان باید بدانند انتخابات آینده به شدت “موضوعی” خواهد بود، یعنی مردم بر اساس موضوعات مبتلا به خود و مشکلات موجود برای تغییر شرایط فعلی، رای خواهند داد و لذا در شرایط فعلی باید گزینه مناسب برای این وضعیت، شناخته شود.‌
سازوکار همگرایی جریان اصولگرایی تنها با تداوم گفتگوهای سازنده و ایجاد یک فهم مشترک از مسائل و مشکلات کشور و همچنین مطالبات مردم و رهبری در پیشبرد گفتمان عدالت و پیشرفت به نتیجه مطلوب می رسد. مرزبندی با رقیب و تعریف غیریتها یکی دیگر از فرایندهای زیردستی مهم برای همگرایی نهایی اصولگرایان در انتخابات آینده است. بدون تردید هیچ یک از اصولگرایان زیر پرچم سکولاریزاسیون و استحاله بطئی نظام سینه نخواهد زد. ما در انتخابات آینده یک رقابت جدی بین دو طرز فکر در مورد سیاست، اقتصاد و فرهنگ پیش رو داریم. مرزبندی ها را باید شفاف تر کنیم. نباید غفلت کرد که برخی جریانات افراطی برای تغلب انتخاباتی خود حاضر هستند به هر دو مسیر فشار خارجی با تصویب قطعنامه و فشار از پایین با بر هم زدن نظم اجتماعی تن دهد.
بر کسی پوشیده نیست که با شعارهای لیبرالی چون صلح و دموکراسی و آزادی نمی‌توان مشکلات معیشتی مردم را حل کرد. اگر شدنی بود در ۸ سال دوم خرداد بخشی از مشکلات اقتصادی کشور کاسته می‌شد. سیاست منفعل تنش‌زدایی در دوره‌های گذشته هیچ حاصلی برای منافع ملی ایران به همراه نداشت. این سیاست حتی نتوانست تحریم‌های سالانه آمریکا علیه جمهوری اسلامی را معلق کند. دستاوردهای سیاست خارجی فعال دولت نهم اساسا با دوره‌های گذشته قابل مقایسه نیست. حضور موثر ایران در مجامع بین‌المللی مانند سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن، جنبش عدم تعهد، نقش بی‌سابقه ایران در پیمان‌های منطقه‌ای مانند شانگهای، اوپک، ... و در نهایت غرور و عزت ملی ایرانیان در عرصه‌های مختلف بین‌المللی حاصل نگرش جدید دولت در سیاست خارجی است.
در نهایت به نظر می رسد ممشای تداوم گفتگوهای مثبت و تلاش برای توزیع گسترده برداشتهای مشترک در بین نخبگان اصولگرا از مسائل کشور و مطالبات مردم و رهبری نقشه راه ائتلاف اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ است. مصمم بودن برای پل زدن بین منافع مختلف وجمع باوری در حل مشکلات کشورخطکش مدرجی به دست می دهد که می توان اندازه عقلانی شدن سیاست در بین اصولگرایان را با آن سنجید. همگرایی نیروهای معتقد به انقلاب با علایق و سلایق مختلف کارآمدی نظام جمهوری اسلامی را افزایش می‌دهد ومانع از دخالت دشمن در امور داخلی کشور علی‌الخصوص درمسئله انتخابات خواهد شد.‌

حمید حسین زاده ‌