خودپنداره و عزت نفس‌

یکی از آسیب‌های امروزین که زندگی تحصیلی نسل دانش‌آموز را به خصوص در آستانه‌ی ورود به دوره‌ی تحصیلات عالی - تهدید می‌کند عدم برخورداری از روحیه‌ی آرمان‌گرایی و هدف‌گیری به …

یکی از آسیب‌های امروزین که زندگی تحصیلی نسل دانش‌آموز را به خصوص در آستانه‌ی ورود به دوره‌ی تحصیلات عالی - تهدید می‌کند عدم برخورداری از روحیه‌ی آرمان‌گرایی و هدف‌گیری به سوی قله‌های والاست؛ قله‌هایی که فراتر از دامنه‌های رایج و رسومات کلیشه‌ای معمول در زندگی تحصیلی است.‌
بهترین‌های اندیشه و استعداد معمولا به رشته‌هایی روی می‌آورند که معیشت آنان و یا حداکثر، موقعیت اجتماعی آتی ‌آنان را سروسامان دهد. در حالی که نگاه گسترده به جامعه‌ی بزرگ جهانی ایجاب می‌کند که نسل پژوهنده‌ی جوان در تحصیل و تکمیل مدارج علمی و شخصیتی خود به آینده‌ی جهان بنگرد و از ‌آنچنان روحیه‌ی بلندنظری برخوردار باشد که پروای مدیریت، فکرآفرینی و راهبری داشته باشد. این پروای بلند در افق‌های پایین و کوتاهی که در حال حاضر نسل پژوهنده‌ی ما پرواز می‌کند دست یافتنی نیست. این آسیب بدان روی به این نسل روی کرده است که:‌
▪ اولا: جریان‌های فشار مرئی و نامرئی اجتماعی و تمرکزهای کاذب احساسی، معیشت و آب و نان آنها را به ناحق به رشته‌های تحصیلی و جریان سیر فرهیختگی آنان گره زده است.
▪ ثانیا: عدم کارشناسی مسئولین آموزشی - به خصوص در دوره‌های آموزشگاهی - توانایی هدایت تحصیلی آنها را ندارد.
▪ ثالثا: و از همه مهم‌تر، مجموعه‌ی جریان تربیت خانوادگی و اجتماعی، جوهر کرامت نفس و بزرگی روحانی و معنوی و فطری اینان را بدیشان گوشزد نکرده، بلکه در بسیاری مواقع از ایشان بازستانده است.
برای حل این مشکل باید در دو حیطه‌ی شناختی و رفتاری وارد عمل شد. در بعد شناختی، تعلیمات نظری مربوط به کرامت نفس انسانی باید آموخته و آموزش داده شود. در بعد رفتاری، راهکارهای فراوانی وجود دارد که عمدتا در جریان زندگی خانوادگی و تحصیل آموزشگاهی باید به کار بسته شود. در حیطه‌ی وظایف خانواده می‌توان به زندگی رفاقت‌‌آمیز با فرزندان، برقراری فضای نشاط و سرزندگی و آموزش عملی آموزه‌های اخلاقی مانند قناعت و رضایت، خودباوری و توکل، هدفمندی و آرمان‌خواهی و توجه‌دادن به سیره‌ی معصومین و بزرگان دین و علم و فرهنگ اشاره کرد. در زمینه‌ی تحصیل آموزشگاهی، سپردن مسئولیت‌های خودگردانی و خودرهبری، توجه و احترام به استعدادهای ویژه و مهارت‌های خاص فردی و احساس ارزشمندی در نظر اولیاء مدرسه جایگاهی در خور دارند. در اینجا اهمیت معرفه النفس (خودشناسی) و نیز کرامت نفس به میان می‌آید.‌
نگاه کرامت‌آمیز به پرورش نفسانی فرد، فلسفه‌ی <خوبی برای خوبی> را توجیه می‌کند و این تئوری، نظریه‌ی قابل دفاعی است. نتیجه‌ی این تفکر، اصالت یافتن <نفس آدمی> به عنوان <جوهر آفرینش> و ارزش یافتن <رفتار کرامت‌آمیز انسانی> به عنوان هدف خلقت است.
مسیر تربیت‌ در معنی عام خود، گذر از اخلاق بر مبنای کرامت نفس است.برای تربیت نفس باید او را به کرامت الهی آن رهنمون شد و از این رهگذر، هدفمندی را در الگوهای والایشی به وجود آورد. برای این مقصود توجه به دو اصل و پدیده‌ی روانی حائز اهمیت است: خودپنداره و عزت نفس.
دلیل عمده ایجاد مفهوم خودپنداره و عزت نفس را باید در رابطه‌ی فرد با جامعه‌اش به خصوص در دوران پراهمیت کودکی و نوجوانی جستجو کرد. مهم‌ترین منشا پدیدآیی خودپنداره‌ی مثبت و عزت نفس، رفتار و واکنش دیگران است که نسبت به فرد انجام می‌شود. این مفهوم را نظریه‌ی <آینه‌ی خودنما> می‌گویند. نظریه‌ی مذکور معتقد است برای دیدن خود، به واکنش‌های دیگران توجه می‌کنیم و تصویر خود را در آن واکنش‌ها می‌بینیم. (کولی، به نقل از بیابان‌گرد، ۱۳۷۲). والدین یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین منابع شکل‌گیری مفهوم <خود >‌‌Self در کودکان و نوجوانان هستند.
بین سنین ۸ تا ۱۵ سال، ارزشیابی‌ها و نظرات همسالان، به موازات منابع والدین به میان می‌آیند. در طول نوجوانی، مفهوم <خود> به تدریج به کسانی سپرده می‌شود که از میان همسالان به عنوان دوست و همدم برگزیده می‌شوند. (روزنبرگ، ۱۹۷۹، به نقل از برک، ۱۹۹۱). بدین ترتیب والدین و گروه همسالان آینه‌هایی هستند که فرزندان ما خود را در ایشان می‌بینند و پیدا می‌کنند. صلاح و فساد هر یک از این دو منبع و شفافیت یازنگارگرفتگی هر یک از این دو آینه مستقیما بر خودپنداره‌ی نوجوان تاثیرگذار است. والدینی که با فرزندان خود کمتر مصاحبت می‌کنند، لاجرم فرزندان را به منابع ثانویه‌ی همانندسازی، یعنی گروه همسالان می‌سپارند. گروه همسالان می‌تواند منبع سالم و درستی باشد؛ مشروط به آن که والدین از سلامت نفسانی این گروه باخبر باشند. راهکار آسان و بی‌هزینه برای این آگاهی، دوست شدن والدین با دوستان فرزندان است.‌

دکتر محمدعلی فیاض‌بخش‌