بسیج تفکر است نه تشکل

واژه بسیج در کشورمان واژه غریبی نیست؛ اما برداشت‌های جامعه از این واژه گاهی متفاوت است. گروهی از بسیج ، یک مفهوم عرفانی برداشت می‌کنند که خروج از رنگ تعلق و داشتن روحیه آزادگی …

واژه بسیج در کشورمان واژه غریبی نیست؛ اما برداشت‌های جامعه از این واژه گاهی متفاوت است. گروهی از بسیج ، یک مفهوم عرفانی برداشت می‌کنند که خروج از رنگ تعلق و داشتن روحیه آزادگی از شاخصه‌های آن است.
عده‌ای از آن، خاطره جنگ و دفاع و غیرت ملی را در ذهن تداعی می‌کنند و برای جمعی ، بسیج، نهادی نظامی و انتظامی است که با پایان جنگ ، کارکرد خود را از دست داده است و برای بعضی هم بسیج و بسیجی ، تداعی ‌کننده لباس و شکل ظاهری است اما بسیج را نباید محدود دید ؛ چراکه در یک قالب کلی، تشکیل بسیج نظامی و بسیج علمی و فرهنگی از اقدامات پیامبر(ص)‌ بوده و ریشه قرآنی دارد بنابراین تعریف آن در یک چارچوب محدود جفا به بسیج و تفکر بسیجی است.
نمی‌توان انکار کرد که دوران ۸ ساله جنگ بعد نظامی بسیج را پررنگ‌تر کرد اما زمانی که امام (ره)‌ از ضرورت حاکمیت تفکر بسیجی سخن می‌گویند ، دیگر نمی‌توان بسیج را در چارچوب صرف نظامی محدود کرد ؛ چراکه در اندیشه امام (ره)‌ ، بسیج بیش از آن که یک نهاد و تشکیلات باشد ، یک تفکر و یک روش مدیریتی است که می‌تواند باعث اعتلای خانواده و جامعه شود زیرا بسیج خود برآمده از دل خانواده و بطن جامعه است و می‌تواند آثار غیرقابل انکاری به روند حرکت جامعه داشته باشد.
حاکمیت تفکر بسیجی بر جامعه، ضمن آن که موجبات شناسایی استعدادها، اراده‌های خدمت‌رسانی و توانایی ‌های کاری افراد بخصوص مدیران را موجب می‌شود ، باعث متمایز شدن عناصر غیرفعال ، کارشکن و سست ‌اراده‌ای می‌شود که در بدنه حاکمیت نفوذ کرده‌اند. در تفکر بسیجی ، ملاحظه جایی ندارد و لاجرم کسانی که در مسیر غیر آن حرکت کنند یا درصدد اخلال در حرکت آن باشند، شناسایی می‌شوند.
حاکمیت تفکر بسیجی بر فضای کاری کشور همچنین می‌تواند به میزان قابل ملاحظه‌ای از هزینه‌های کاذب و تصمیمات متعدد بکاهد. از ویژگی‌ها و بالندگی‌ تفکر بسیجی است که دشوارترین کارها را در کوتاه‌ترین زمان و یا کمترین هزینه به انجام برساند و اگر این روحیه و تفکر و اراده بر بدنه مدیریتی جامعه حاکم شود ، به میزان قابل توجهی مدت زمان اجرای طرح‌ها کاهش می‌یابد و هزینه‌ها متعادل می‌شود.
ابتکار ، خلاقیت و نوآوری، محور تفکر بسیجی است بنابراین اسیر تکرار ، یکنواختی و الگوهای وارداتی نمی‌شود ؛ از این رو حاکمیت این تفکر بر چرخه نظام می‌تواند میدان جدیدی ایجاد کند تا استعدادها ، ابتکارات و نوآوری جوانان شکوفا شود و ساختارهای خدمت‌رسانی با استفاده از الگوهای بومی و اقتضائات خاص کشور شکل گیرد.
همچنین از آنجا که تفکر بسیجی ، هیچ سنخیتی با جناحگرایی، حزب‌بازی و کار باندی ندارد ، در شرایطی که بخش بزرگی از توانایی مدیران کشور در اثنای درگیری‌ها و عزل و نصب‌های جناحی و اقدامات حذفی باندی هدر می‌رود ، می‌توان با میدان دادن به تفکر بسیجی ، رقابت برای رضایتمندی مردم از طریق بهبود عملکردها را جایگزین رقابت برای حذف رقیب کرد.

عباس محمدنژاد