شعله ی دوستی

دوستان یاران بیایید نشسته است زخم دل دست به زانو تا بر ان پاشید نمک رنج هاتان یادتان نرود من گر شوم خاکستر باز شعله های دوستی بر قرار است یادتان نرود من گر باشم اتشکده خاموش …

دوستان یاران
بیایید
نشسته است زخم دل
دست به زانو
تا بر ان پاشید
نمک رنج هاتان
یادتان نرود
من گر شوم خاکستر
باز شعله های دوستی
بر قرار است
یادتان نرود
من گر باشم اتشکده خاموش
باز به من راه دارد
روشنایی
یادتان نرود
من گر چه سکو تی رسته ام
اما هویداست فریاد رستن ها
یادتان نرود
من گر شوم سرد خاکی
بازار خاطرات گرم است . شعر از پاپی

عابدین پاپی