از ناصرالدین شاه به وزیر رفاه

در ازمنه مکتب خانه که شاگردی ملا آصف شب خیز را می کردیم من باب احوالات یاللعجب استاد مربوطه فی الکل به جای اراجیف ایشان از طبیعتیه، درس می گرفتیم؟! فی الواقع این میرزای غاز قولنگ …

در ازمنه مکتب خانه که شاگردی ملا آصف شب خیز را می کردیم من باب احوالات یاللعجب استاد مربوطه فی الکل به جای اراجیف ایشان از طبیعتیه، درس می گرفتیم؟! فی الواقع این میرزای غاز قولنگ همچون شهرت فامیلی اش کلا یومیه را در خواب به سر برده آنگاه در لیل همچون خفاش به امورات زندگانی می پرداخت ایضا بابت این احوالیه برو بچس مکتب خانه لقب پرطمطراق آصف خفاش را بر این جنبده عجیبه، نهاده بودند فلذا نامبرده هم آنقدر صورتی کریه و قناس داشت که در تایم چرخون شبانه، چند باری به خاطر شباهت با شغال های ولگرد دارالخلا فه توسط اداره نظمیه، دستگیر شده بود؟! علی القاعده نوبتیه تعلیمیه ما هم در لیل برگزار شده و به همین جهت، مامانی مهدعلیا چند صباحی از شر خورناس های گودزیلا یی ما، خلاص شده و بدفرم به جان میرزا خفاش، دعا می کردند؟! آصف خان فی الحال، دستاری بلند به دور سرش بسته، نعلین به پا کرده ایضا چنان اسب های بومی سرخ پوستان، یورتمه رفته و در کلاس، درست هنگام چورت زدن تلامیذ با دست کشیدن بر محاسن خود، به نام علم هیات و نجوم به ترقیات بشری، گند زده فی الجمله گفتن می کرد که ستارگان بابت صرفه جوییه در مصرفون انرژیه در نهار و یومیه نور خویش را خاموش می نمایند و تمام ماجراییه چشمک زدن ستارگان از دو حالتیه، خارجون نبوده که یکی مربوط به نیم سوز شدن آنها و دیومی فی الواقع، حکایت از حقه باز بودن آنها دارد؟!
ایضا آنکه قریب به یقین، منظورون میرزا از خوش تیپ، خودشان بود؟! جل الخالق؟! دیگر اینکه یومی قرار شده بود که میرزا از ما، امتحان ریاضیات و آمارون گرفته لیکن چون کلا رقم و عدد در زندگانی ما نقشی نداشته و ما پیرو مسلک سور رئالیسم هستیم فی الجمله از فراگیری علم ریاضی خود را معافون کرده اما چون در نزد رفقا به یک فقره آمارگیر قهار آن هم از دختران همسایه، شهره شده بودیم، لقب پرطمطراق ناصر آمار را به ما، اطلاقون می کردند. کنار دستی ما یک فقره هم شاگردی بود لیکن چون وی نیز از آمار و ریاضیات، نفرتون داشت و سرعتیه بالا ی ما را در جواب دادن به سوالا ت مشاهدون می نمود فی الفور از دست ما، تقلب کرده لیکن آخرالامر از اینکه اجازت رونویسی به وی داده بودیم را تشکرون کرده ایضا به او گفتن کردیم که اخوی هر چه نوشته بودیم خزعبلات و چرندیات بود و دوگوله ما هم چون خودت از ریاضیات معافون است.
آنجا بود که غش کرده از حال رفت و بعدها طی یک جمله تاریخی ، گفتن کرد به نابودی آمار، اهتمام می نماید. مرقومه سربه درازا کشیده ایضا شاید به خاطر خصومت دیرینه با ریاضیات و آمار از بیان عدد خط فقر به ژورنالیست ها، خودداری کرده و چند سالی است که همگان را می پیچانند؟!

نویسنده : مهدی دل روشن