وداع با ماه مبارک رمضان

با توجه به اینکه زمان و مکان و سایر چیزها گرچه در این عالم (دنیا) درک و شعوری ندارند ولی تمام آنها در بعضی از عالم‌های بالاتر دارای زندگی، درک، توانایی بیان نمودن و دوستی و دشمنی …

با توجه به اینکه زمان و مکان و سایر چیزها گرچه در این عالم (دنیا) درک و شعوری ندارند ولی تمام آنها در بعضی از عالم‌های بالاتر دارای زندگی، درک، توانایی بیان نمودن و دوستی و دشمنی می‌باشند، تمام موجودات این عالم، قبل از به وجود آمدن، در عالم‌های دیگری به وجود آمده‌اند و موجودات در هر عالمی شکل و خصوصیاتی مخصوص به آن دارند که با شکل و خصوصیات این عالم فرق می‌کند. یکی از خصوصیاتی که بعضی از عالم‌های برتر دارند این است که تمام موجودات آن زنده هستند و دارای شعور می‌باشند (سوره عنکبوت / ۱۴) این مطلب را می‌‌گوید: «و همانا سرای آخرت بهترین زندگی است» زیرا فقط سرای آخرت را زندگی نامیده‌اند و تمام معجزاتی که پیامبران از خود بروز داده‌اند از در همین عالم نیست بلکه در عالم ملکوتشان می‌باشد و به همین جهت اهل این دنیا آن را نمی‌فهمند. منظور از این جمله این است که زمان نیز در بعضی از عوالم خود زنده و دارای شعور است. پس وداع با زمان و مخاطب ساختن او در عالم وجود دارد.
بنابراین غم در ماهیت وداع وجود دارد. پس هنگامی که روزه‌دار از آمدن رمضان و روزه خوشحال می‌شود طبیعتا از جدایی آن غمگین شده و بسر آمدن آن برای هر روزه‌داری سخت است.
انسان اگر از مقام ماه رمضان نزد خدا و از اندازه فضل و نعمت و برکتی که برای انسان‌ها دارد آگاه باشد متناسب با نیکی‌هایی که نسبت به ما انجام داده با آن برخورد خواهیم کرد و آن را میهمان بزرگواری می‌دانیم که با آمدن او سود ما بیشتر شده و مقام بالاتر رفته است.
و اوست که انسان را به بالاترین درجات و صدرنشین بهشت همراه با پیامبران و صدیقین می‌کند پس چگونه می‌شود با آن وداع کرد پس خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه عبادت خود قرار داده و بندگان را در روز عید فرا می‌خواند.
بنابراین عید زمانی است که خداوند متعال برای جایزه دادن و بهره‌مند کردن بندگان از نعمت‌ها آن را در میان روزها انتخاب می‌کند. تا برای گرفتن عطایا جمع شدند. و به همگان اعلام می‌کند که به درگاه او روی آورده و با اعتراف به بندگی و آمرزش خواستن از گناهان و عرضه نیازها و آرزوهایشان برای او تواضع نمایند. در روایات آمده است که انسان روزی که گناه نکند روز عید اوست پس صرف اینکه می‌گوییم چون در تقویم آمده عید است نباید ملاک قرار بگیرد. سوالی که به ذهن می‌رسد این است که چرا بعد از یکماه (سی روز) روزه گرفتن روز بعد آن را عید نامیده‌اند؟ برای پاسخ دادن باید گفت همان طور که در بالا گفتیم روزی که گناه نکردی روز عید توست. فلسفه عید فطر هم همین است ۱- در عید فطر انسان بعد از خودداری کردن از شهوات بعد از قرب الهی پاک می‌شود پس آیا این پاک شدن را نباید عید بنامیم. ۲- وقتی خداوند به انسان عنایت می‌کند و او با تندرستی کامل می‌تواند روزه بگیرد آیا این توفیق عید گرفتن و شادی و سرور ندارد.
پس روز عید زمان آشکار شدن آثار اعمال ماه رمضان و اعطای پاداش عبادت‌های آن می‌باشد. بنابراین کسی که به خوبی از خداوند متعال در شب عید مراقبت نموده کوتاهی‌های خود را در ماه رمضان در شب عید فطر جبران نموده، خود را برای عید آماده کرده و از بندگان صالح خدا شود.
عبادت در این شب بسیار مهم است. به طوری که از امام سجاد روایت شده است که به فرزندانش در مورد این شب سفارش کرده و می‌فرماید:
«این شب کمتر از شب قدر نیست»
منظوراز این جمله حضرت این نکته را متوجه می‌شویم که عمل کننده در این شب بیش از شب قدر جدیت نماید زیرا این شب علاوه بر اینکه به این جهت شرافت دارد وقت پاداش و آخر کار نیز بوده و به همین جهت احتیاج به جدیت زیاد دارد. و بنابر روایتی شاید یکی از شب‌های قدر شب عید فطر باشد که تاکیدات فراوانی به اعمال این شب شده است.
مخلص کلام آنکه: اگر در شب عید شرمی که به اضطرار برسد در انسان به وجود آمد، اجابت به دنبال آن می‌آید و گرفتاری برطرف می‌گردد پس باید قلبش شکسته باشد و از قبول نکردن خداوند بترسد و امیدواری به کرم پروردگارش داشته باشد و از خدا ظهور منجیش را بخواهد.
و طبق ترجمه دعای ندبه همه با هم بگوییم: آقا و مولایم! امید و آرزویم! کاش سرنوشت خود را می‌دانستیم آیا با نور جمالت دیدگانمان روشن خواهد شد. آیا از وصال‌ گوارایت سیراب خواهیم شد یا با این اندوه‌ها روانه قبر شده و با غصه‌ها و اندوه‌ فراوان از این دنیا می‌رویم!

منبع: المراقبات، میرزا جواد ملکی تبریزی