کمانچه

این ساز علاوه برشکم، دسته و سر، در انتهای تحتانی ساز پایه‌ای نیز دارد که روی زمین یا زانوی نوازنده قرار می‌گیرد. شکم ساز کروی و مجوف است که مقطع نسبتاً کوچکی از آن در جلو به دهانه‌ای …

این ساز علاوه برشکم، دسته و سر، در انتهای تحتانی ساز پایه‌ای نیز دارد که روی زمین یا زانوی نوازنده قرار می‌گیرد. شکم ساز کروی و مجوف است که مقطع نسبتاً کوچکی از آن در جلو به دهانه‌ای اختصاص یافته و روی دهانه پوست کشیده شده و بر روی پوست خرکی تقریباً شبیه به خرک وارونه کاملاً عمود بر سیم‌ها قرار گرفته است.
دستهٔ ساز در واقع لوله‌ای توپر، و به طور نامحسوس به شکل مخروط خراطی شده است. انتهای بالائی این لوله مجوف شده و در طرف جلو، شکاف دارد که نقش گوشی‌ها را می‌یابد، دسته فاقد دستان است.
کمانچه امروزی دارای چهار سیم و کوک در دستگاه‌های مختلف موسیقی ایران تفاوت می‌کند.
طرز نواختن ـ نوازندهٔ ساز در حالت نشسته پایهٔ کمانچه را روی زمین یا روی زانو قرار می‌دهد. در صورتی که پایهٔ ساز نوک تیز باشد، آن را روی زمین می‌گذارند، در این صورت نوازنده روی زمین می‌نشیند.
نوازنده ساز را به‌طور قائم به دست چپ می‌گیرد و انگشتان همان دست را روی سیم‌ها درطول دسته می‌لغزاند و آرشه را به دست راست گرفته به سیم‌ها تماس می‌دهد.
● آرشه
موی آن محکم و کشیده نیست و نوازنده انگشتان دست راست خود را زیر موها انداخته و آن را می‌کشد تا آرشه کسی میسر شود.
ز نزهت و طرب و غر و شادکامی و لهو
ز چنگ و بربط و نای و کمانچه و بگماز (مسعود سعد)
کمانچه از جمله سازهائی است دارای تار که به وسیله کمان نواخته می‌شود در موسیقی قدیم از گروه دوات الاوتار مجرورات محسوب می‌شد کمانچه را می‌توان شبیه‌ساز رباب دانست که از سازهای قدیمی و باستانی ایران است. کمانچه امروزی در روزگار صفویه جایگاه والائی داشت. به‌طوری که در سده‌های بعد یکی از سازهای مهم موسیقی ایرانی به شمار می‌رود. در روزگار قاجاریه کمانچه اهمیتزیادی داشته است.
کمانچه در قدیم دو وتر داشتکه بعدها وتر دیگری به آن افزوده شد و در سال‌های اخیر سیم چهارمی به آن افزوده شده دامنه صوتی کمانچه مانند سایر سازهای موسیقی ردیف حدود پنج دانگ است [۶۸].
● کمانچه
از سازهای زهی قدیمی ایرانو در واقع نوع تکامل یافته رباب کاسه گرد و پایه آهنی دارد و مانند تار و ویولن سیم‌های آن را با گوشی محکم و کوک می‌کنند. کمانی که با آن کمانچه را می‌نوازند. کمان نام دارد و همان است که در ویولن کلمه فرانسه آرشه، یعنی کمان کوچک، جای آنراگرفته است [۱۹].
● کمان زنبورکی
این کمان را با استفاده از دستگیره گردانی که چرخ جناحی دندانه‌دار را به کار می‌انداخت می‌کشیدند حدود قرن ۱۲ میلادی کمان زنبورکی مضاعف (چرخ کمان) مورد استفاده قرار گرفت. این وسیله را بعد از کشیده شدن کمان، یک تن که در پناه سنگر قرار داشت بکار می‌انداخت و بدین ترتیب می‌توانست دشمن را طوری بفریبد که گمان کند چندین کمان‌دار در آنجا حضور دارند [۵۲].
● کمان مختلط
تاریخی طولانی دارد. در مصر باستان آنرا می‌شناختند اما به‌نظر می‌رسد کمان مزبور در هنگام غلبه اعراب بر ایران ساسانی که به‌طور گسترده‌ای این نوع کمان در آن استفاده می‌شد. طی قرن‌ها ساخت کمان مختلط تغییراتی یافت. در ساخت این کمان که مؤثرترین اسلحه‌ای بود که قبل از اختراع اسلحه گرم رواج داشت. مهارت زیادی لازم بود. این کمان شامل یک قسمت داخلی از چوب، قسمتی که با شاخ حیوان تقویت شده بود و مقابل تیرانداز قرار داشت، و لایه‌ای خارجی از رگ و پی جانور بود. کمان حالت راحتی داشت بدین معنی که خمیدگی آن در حالت معمولی در جهت خلاف کشیده شدن بود وقتی کمان را می‌کشیدند طبیعتاً با کشش رگ و پی و فشردگی در قسمت شاخ به آن فشار وارد می‌آمد. اینکار به گونه‌ای چشمگیر بر قدرت اسلحه می‌افزود. زه کمان را غالباً از ابریشم می‌ساختند.

۱۹. دائرهٔ‌المعارف فارسی ـ غلامحسین مصاحب
۵۲. درباره فلزات کمیاب ـ دنتسکی ـ ترجمه پروین قاسمی
۶۸. مجید یکتائی