شب قدر، شب رضایت تو

خدایا! می خواهم به تو نزدیک شوم تا جایی که گفته هایی که اعماق وجودم را می سوزاند، بر زبانم جاری شود. می دانم زمانی می توانم به این مقصود برسم که شب قدر را دریابم.خداوندا! به رحمت …

خدایا! می خواهم به تو نزدیک شوم تا جایی که گفته هایی که اعماق وجودم را می سوزاند، بر زبانم جاری شود. می دانم زمانی می توانم به این مقصود برسم که شب قدر را دریابم.خداوندا! به رحمت و بخشش تو، در این زمان بیش از گذشته نیاز دارم و اگر رحمت تو شامل حالم نشود، چون برگی در توفان نابود و سرگردان خواهم ماند. می دانم رحمت تو شامل حال کسی می شود که دلش چون پرنده ای آزاد و رها شود و هرچه را که در دست دارد به دیگران ببخشد و بر آن ها که بر او سخت گرفته اند، ببخشاید.
بارالها! توان عبور از پل صراط برایم دشوار است. از این که نتوانم از گذرگاه نجات به سلامت بگذرم، ذرات وجودم به لرزه در می آیند. می دانم برای عبور از گذرگاه نجات باید دست ناتوانی را دردست های پرتوانم بگیرم و در گذرگاه موقت زندگی به خوبی و شادی عبور دهم و کمک حال او باشم تا تو کمک حالم شوی.
پروردگارا! آرزویم این است که در جنت در کنار بندگان مخلص و برگزیده ات جایی داشته باشم و از نعمات بهشتی ات بهره مند شوم. می دانم این بهره مندی در سایه بهره مندی از شب قدری است که تو هر سال برایمان قرار داده ای. خداوندا! از آتش قهر و گرمای سوزان دوری از تو می ترسم و بیم آن دارم که آتش دوری از تو وجودم را بسوزاند. اما می دانم که تو به لطف و بزرگی ات شب قدر را برای نزدیک شدن و پیوند با خویش برقرار کرده ای و اگر در این شب تو را به یاد داشته باشم، تو مرا از یاد نخواهی برد.
معبودا! در تمام زندگی ام، لحظه ای بر من نگذشته است که به یاد تو نبوده باشم و در پی کسب رضایتت نباشم.
می دانم که پس از وضو ساختن قامت لرزان من در شب قدر بی نصیب از کسب رضایت تو نخواهد ماند. خداوندا! به من این فرصت را بده که با قلبی روشن و روحی مطمئن در شب قدر رضایت تو را به دست آورده و به تمام فلسفه هستی پاسخ دهم.

[نوشین مقدم]