خود را در انتظار «آن روز که...» گرفتار نکنیم

بیشتر ما یاد گرفته‌ایم که مدام در پی چیز بعدی و بعدی و بعدی باشیم و خود را متقاعد کرده‌ایم که شادی ما فقط در مقصد مطلوبمان قرار دارد. خودمان را در چرخه پایان‌ناپذیر خواستن و انتظار …

بیشتر ما یاد گرفته‌ایم که مدام در پی چیز بعدی و بعدی و بعدی باشیم و خود را متقاعد کرده‌ایم که شادی ما فقط در مقصد مطلوبمان قرار دارد. خودمان را در چرخه پایان‌ناپذیر خواستن و انتظار کشیدن گرفتار کرده‌ایم.
وقتی برای خوشحال بودن و برای تجربه خوشی و نشاط و موفقیت در انتظار " آن روز که ..." هستیم، در توهمی ‌زندگی می‌کنیم که موجب دلمردگی ما شده و توان لذت بردن از زندگی کنونی را از ما می‌گیرد.
رؤیاها با رنگ‌ها و مزه‌های مختلف به سراغمان می‌آیند و بیشتر اوقات ما آن‌ها را با هدف اشتباه می‌گیریم. "وقتی که عاقبت به ... برسم". "همین که این دوره... بگذرد، به سلامتی‌ام توجه می‌کنم" و... این طرز فکر ما را دچار خشم و ناتوانی و نارضایتی مداوم می‌کند.
رؤیاهایمان سال‌های پیاپی فریبمان می‌دهد و چشمانمان را می‌بندد و ما را در انجام تغییراتی که می‌خواهیم ناتوان می‌کند.
فقط زمانی نیروی متعالی کردن زندگیمان را در اختیار خواهیم گرفت که رؤیاهایی که ما را در آرزوی و انتظار تغییر وضعیت نگاه داشته‌اند، آشکار کنیم.
از شما می‌خواهم که خوب نگاه کنید و ببینید منتظر چه هستید. کدام رؤیای "یک روز..." مدام شادی و رضایتتان را به تعویق می‌اندازد. وقتی خوشحال خواهم بود که: این مقدار پول در بیاورم، به دانشگاه بروم، شغل خوبی پیدا کنم، به وزن دلخواهم برسم، بدهی‌هایم را بپردازم.
اگر یکی یا بعضی از این عبارات برایتان آشناست احتمالا در رؤیایی گرفتار شده‌اید که امکان نشاط و موفقیتی را که شایسته آن هستید از شما می‌گیرد.
برای آنکه فراسوی رؤیاهایتان بروید و واقعا زندگی رؤیایی خود را بیافرینید، باید آن چیزی را که واقعا به دنبالش هستید آشکار کنید و ببینید که وقتی سرانجام به آرزوی خود برسید چه احساسی خواهید داشت.
اگر در آرزوی شهرت هستید می‌خواهم بگویم که در واقع شما به دنبال شهرت نیستید، بلکه خواهان احساسی هستید که فکر می‌کنید شهرت به شما می‌دهد. با جواب دادن به این سوال که "وقتی بی‌نهایت مشهور شوم چه احساسی خواهم داشت؟" متوجه می‌شوید که واقعا خواستار چه هستید. شاید احساس ارزشمند بودن، قدرتمند بودن، مهم یا خاص بودن برایتان مطلوب است.
اما چطور می‌توان به شادی دست یافت؟ فقط کافیست که خیالاتمان را تشخیص دهیم و از خودمان بپرسیم: اگر این اتفاق رخ دهد چه احساسی به من دست خواهد داد؟ بعد روند بخشیدن آن احساس به خودمان را آغاز کنیم و آن گام به راستی زندگی ما را متحول می‌کند.
وقتی متعهد می‌شویم که به نیازهایمان رسیدگی کنیم و احساساتی را که آرزو داریم به خودمان ببخشیم معجزه حقیقی رخ می‌دهد و می‌بینیم که هر چیزی را که آرزومندش هستیم در دسترس ما قرار دارد، آنگاه خواسته‌های ما واقعیتی می‌شود که می‌توان مطالبه‌اش کرد، البته به شرطی که حاضر باشیم کارهای لازم را انجام دهیم و مسووولیت نیازهایمان را بپذیریم.