جَخت، جَخت تازه و خرند

گوشزد: واژگان درون کمانک‌ها (پرانتزها) واژگان بیگانه هستند و واژگان درون ابروها {آکولاد‌ها} برای روشنگری آمده است. جَخت واژه‌ای که در گویش (لهجه‌ی) استان سپاهان (اصفهان) "جخ" …

گوشزد: واژگان درون کمانک‌ها (پرانتزها) واژگان بیگانه هستند و واژگان درون ابروها {آکولاد‌ها} برای روشنگری آمده است.
جَخت واژه‌ای که در گویش (لهجه‌ی) استان سپاهان (اصفهان) "جخ" و در گویش لری "جخد"، گفته می‌شود و بسیار کاربرد دارد ولی برای بیشتر ما ناشناخته و شاید بیگانه باشد. تا آنجا که برخی آنرا ساختگی و برخی آنرا ناپسند و بدتر از آن برخی آنرا پارسی نمی‌دانند و گمان می‌کنند که این گویش گروه اندکی است، ولی در پی برسی‌هایم یافتم که این واژه پارسی ناب و سَره است و ریشه‌ی آریایی دارد و هم ریشه با واژه‌ی انگلیسی است و این واژه در همه‌ی زبان‌های آریایی با گویش‌های گوناگون بکار گرفته می‌شود. Just
= جَخت Just
= جَخت تازهJust now
جخت در پارسی دارای این مانک‌ها است: الساعه، الآن، منتهی، حداکثر، بزور، مگر
چه زیبا خواهد بود برای پاسداری از زبان پارسی این واژه‌ی زیبا و ریشه دار را که شوربختانه کم کم دارد فراموش می‌شود زنده نگه داریم، چون بدبختانه نویسندگان ما بجای این واژه از همسنگ بیگانه‌ی ناهماهنگ و نابهنجار عربی آن بهره می‌گیرند.
: الآن، منتهی، حداکثر: جَختJust
: همین الآن، در حال حاضر: جَخت تازهJust now
واژه‌ی دیگری که سرنوشت جَخت را پیدا کرده، واژه‌ی خرند به مانک ‌(معنی) حیاط است، که بیشتر در شهر سپاهان بکار گرفته می‌شود. باز در اینجا با نگاه ژرف می‌بینیم که این واژه هم‌ریشه با واژه‌ی انگلیسی است. Yard, gardenاین واژه زیبا و کهن هم شوربختانه دارد کم کم به فراموشی سپرده می‌شود و جای آن را واژه‌ی بیگانه‌ی ناجور و ناهماهنگ حیاط گرفته است، که جای بسی افسوس دارد.
در اینجا چندین نمونه از واژه‌های پارسی فراموش شده‌ که جای آنها را در پارسی بسیار تهی داریم و شوربختانه با واژگان ناهماهنگ بیگانه پر شده است را آورده‌ام و در برابر هم‌ریشه‌ی انگلیسی آنها را هم آورده‌ام. همه‌ی این واژگان یا اوستایی یا پارسی باستان یا پهلوی هستند و همه دارای یک ریشه هستند
{معرب آن انتها شده است} اَنت End
سرور Sir
راد Lord
مهتر Mister
هاسر Hour
مایوک Minute
تَسو Time
(بدن، شکل) کرپ{karp} Crops
ایوار Evening
اَسر Eternity
وَد Wedding
اَپَرک Apartment
آسال Original
میتُخت Myth
اَندر Enter
ماینه Maid
{معرب آن برهان شده است} پروَهان Prove
نوفه Noise
(تاق) تاک }Swedish{ Tak
پرتو، فرتو Photo
وَردش Variation
سپَسَنی Spy
فرش Fresh
سَهش Sense
ایرال Circle
اَنومی Animal
پِنده Point
کناد Canal
ژیان Giant
توپال Metal
{پاترمان در پهلوی بجای واژه‌ی ملت امروز بکار گرفته می‌شده است} پاترمان Patriot
{معرب آن مکعب شده است} کاب Cube
اِسپاش Space
گاژ Garage
اُریب Oblique
} رُکRak ،Swedish{ ,Direct
روال Normal
(ذره) اَتِم Atom
کِرَنت Surgery
نهاد Nature
وَرWeight
...
و شمار فراوان دیگر که از این گفتار بیرون است و جای برسی بسیار در آینده دارد.

ایدون باد،



سیامک پسر گیومَرت (کیومرث)
ژابیز آژنگ
پس‌گشت‌ها (منابع):
فرهنگ نامه‌ی پارسی آریا از ج. دانشیار، انتشارات فرهنگ مردم، سپاهان (اصفهان)
واژه یاب، فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه، در سه پوشینه (جلد)، از ابولقاسم پرتو، انتشارات اساطیر
فرهنگ زبان پهلوی، از دکتر بهرام فره وشی، انتشارات دانشگاه تهران
فرهنگ کوچک زبان پهلوی، از دیوید نیل مکنزی، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
فرهنگ واژه‌های اوستا، در چهار پوشینه (جلد)، از احسان بهرامی به یاری فریدون جنیدی، انتشارات بنیاد نیشابور
لغت نامه دهخدا، از دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران
بنیاد نیشابور www.bonyad-neyshaboor.com