سنت استدراج

● پرسش: سنت استدراج در قرآن که بر اساس آن انسان به عذاب و هلاکت ابدی گرفتار می شود از چه شاخص های عینی برخوردار است؟ ▪ پاسخ: ـ شاخص های منفی نعمت های استدراجی نعمت های استدراجی …

● پرسش:
سنت استدراج در قرآن که بر اساس آن انسان به عذاب و هلاکت ابدی گرفتار می شود از چه شاخص های عینی برخوردار است؟
▪ پاسخ:
ـ شاخص های منفی نعمت های استدراجی
نعمت های استدراجی در افراد حالتهای ویژه ای می آفریند که دسته دیگری از مفاهیم را بدان می پیوندد.
«فرح» به معنای شادی بیش از اندازه و بی مورد.
«بطر» به معنای زیاده روی در خوشی به همراه غفلت.
«اشر» به معنای شدت حالت بطر به همراه ناسپاسی
«فکاهه» به معنای خنده و مزاح که گاه همراه با بی توجهی و غفلت از گناهان و زشتی های خویش.
«لهو» به معنای گرایش به لذت ها، بدون توجه به عاقبت و فرجام آنها
«لعب» به معنای تفریح های نابخردانه و سرگرمی های پوچ
کافران در زمین، به ناحق شادی کرده و از روی غرور و مستی به شادمانی می پردازند از این رو شایسته عذاب خداوند هستند (غافر- ۷۵) چرا که خداوند این گونه شادی کنندگان مغرور را دوست نمی دارد. (قصص-۷۶) و چه بسا مردمانی که از فراوانی نعمت به مستی و غرور روی آورده و سرانجام به عذاب خداوند گرفتار گشتند (قصص-۷۶) خداوند به افرادمبتلا به استدراج مهلت کافی می دهد. واژه های «امهال» و «تمهیل» به معنای سکون و مدارا به این واقعیت اشاره دارد که به کافران و منکران خدا و پیامبر مهلت داده شده و در مجازات آنان تعجیل نمی شود. مرا با سرکشان بهره مند از نعمت ها تنها واگذار و به آنها مهلتی اندک ده (مزمل- ۱۱) که آنان پیوسته مکر و خدعه می کنند و من نیز آنها را به مکر خویش گرفتار می سازم. پس کافران را تنها اندکی مهلت ده (طارق- ۱۵)
واژه های «تاخیر» و «انتظار» نیز به فرایند مهلت دهی به گمراهان اشاره دارد. گمان مبر که خداوند از کردار ستم پیشگان ناآگاه است، بلکه او آنان را تا آن روز دهشتناک مهلت بخشیده است. (ابراهیم-۴۲) پس در انتظار باشید که ما نیز در انتظار آن روز هستیم (هود-۱۲۲)
در همین راستا واژه «املاء» به معنای زمان طولانی و تاخیر مطرح می شود که معنی آزاد گذاشتن و رها کردن را در بردارد. خداوند به کافران، نه برای خیر و مصلحت، بلکه برای غور در تباهی مهلت می دهد. (آل عمران- ۱۷۸) من به کافران مهلت دادم، پس به ناگاه آنان را به عذاب خویش گرفتار کردم. (رعد-۳۲) چه بسیار آبادی های ستم پیشه ای که آنان را مهلت بخشیده، پس به ناگاه گرفتار ساخته، به محضر خویش بازگردانیدیم.(حج-۴۸)
واژه «وذر» هم که به معنای ترک کردن، رها ساختن و دور انداختن شیئ یا شخص بی ارزش است، به همین معنا اشاره دارد. هر گروهی از آدمیان به راهی رفتند و هر دسته ای از دارایی خویش شادمان گشتند، پس آنها را برای مدتی در جهل و غفلتشان واگذار (مؤمنون-۵۳)
مفاهیم «طبع» (مهر زدن)، «غشاوه» (پرده افکندن) و «اضلال» (گمراه ساختن) نیز هر یک از جهتی به مفهوم استدراج مربوط می شود. خداوند بر دل ها و گوش های کافران مهر زده و بر دیدگانشان پرده ای افکنده است (بقره-۷) و بدین سان خداوند بر قلب هر خود بزرگ بین زورگویی مهر می زند. (غافر-۳۵)
سنت استدراج دو جلوه کاملا متفاوت دارد: ۱- ظاهری نیکو ۲-عذابی باطنی که در پایان یک باره آشکار می شود. از این رو به آن «مکر»، «کید»، «خدعه»، و گاه «فتنه» گفته اند. آنان در برابر من مکر می ورزند و من نیز به مکر خود گرفتارشان می سازم که من بهترین مکرکنندگان هستم. (آل عمران-۵۴)
پس به آنان مهلت می دهم و رهایشان می سازم که تدبیر من سخت و استوار است (اعراف-۱۸۳) آنان در برابر خداوند خدعه می ورزند و او نیز آنان را به خدعه خویش دچار می سازد (نساء-۱۴۲)