قرون وسطی

قرون وسطی از حدود سال ۵۰۰ میلادی، به هنگام سقوط امپراطوری روم آغاز شد و تقریبا" تا سال ۱۵۰۰ پس از میلاد دوام آورد، یعنی تا هنگامی که رنساس آغاز شد. این دوره را به عنوان عصر فئودالیسم …

قرون وسطی از حدود سال ۵۰۰ میلادی، به هنگام سقوط امپراطوری روم آغاز شد و تقریبا" تا سال ۱۵۰۰ پس از میلاد دوام آورد، یعنی تا هنگامی که رنساس آغاز شد. این دوره را به عنوان عصر فئودالیسم و عصر شوالیه گری نیز می شناسند، چرا که فئودالیسم نظام اقتصادی و سیاسی ای بود که بیشتر اروپا به ویژه بخش غربی آن در این دوره در آن بسر می برد.
شوالیه گری رسم و آیینی بود که جنگاوران زرهپوش و سواره، یا شوالیه ها، چه در میدان نبرد و چه در خارج از آن می بایست رفتار و سلوک خود را بر اساس آن تنظیم می کردند.
اصطلاح قرون وسطی را تاریخدان ایتالیایی فلاویو بیوندو در قرن پانزدهم برگزید. از نظر بیوندو و سایر تاریخ نویسان رنسانس، قرون وسطی یا دوران میانی دقیقآ یک دروازه واسط در تاریخ جهان بود. چرا که بین دوران کلاسیک تمدن یونان و روم و رنسانس قرار داشت.
با آنکه تاریخ نویسان امروزی هنوز هم قرنهای پنجم تا پانزدم را قرون وسطی می دانند، اما اینک می پذیرند که این هزار سال در تمامی تاریخ جهان یا حتی اروپا یک دروازه نبوده است. از نظر اکثر دانشوران امروزی قرون وسطی تنها قسمتی از فرایند رشد تمدن غرب از یونان تا به امروز بوده است.
اما تاریخ نویسان رنسانس با نوشته های خود بر نگرش عمومی به قرون وسطی تاثیر خاصی گذاشته اند. این دانشوران قرون وسطی را چونان عصری واپسگرا به تصویر کشیده اند که در آن مردم نادان و خرافاتی بودند، هنر، ادبیات، و آموزش از میان رفته بود و پیشرفت در همه زمینه ها باز ایستاد.
این تاریخ نویسان بر این باور بودند که اروپای عصر رنسانس وارث مستقیم یونان و روم باستان است و به هیچ وجه وام دار ده قرن بین سقوط روم و زمان خود نیست. قرون وسطی از آنها چیزی جز هزارسال عقب ماندگی فکری و بی عدالتی اجتماعی که دوران کلاسیک باستان را از عصر نوین روشنگری جدا می کرد، نبود.
اما درست است که نادانی و خرافه باوری در قرون وسطی وجود داشته است اما این در یونان و روم باستان هم وجود داشته و امروز نیز وجود دارد و نباید در باره دامنه این مسایل و دشواریهای دیگر جامعه قرون وسطی مبالغه کرد.
واقعیت آن است که قرون وسطی عقب مانده تر از دوران کلاسیک یونان و روم نبود. درست است که فرهنگ آن با فرهنگ تمدنهای باستانی متفاوت بود، اما به هر حال این فرهنگ از درون همان جامعه های قدیمی تر سر بر آورده بود و تمدن قرون وسطی از تمدن دنیای باستان پایین تر نبود. به واقع یک دلیل اهمیت قرون وسطی برای ما این است که آفریننده یک تمدن بود.
افزون بر آن تمدن قرون وسطی پیش درآمد مستقیم فرهنگ مدرن غربی است. قرون وسطی عصری بود که آداب و رسوم و الگوهای غرب در آن شکل گرفت و بسیاری از چیزها که امروز در نظر ما عادی جلوه می کند سر رشته آن مربوط به قرون وسطی است.
در عین حال نباید فراموش کرد که مردم قرون وسطای اولیه بخش بزرگی از دست آوردهای تمدن روم را از دست دادند، اما به هیچ وجه تمام آن تمدن از دست نرفت و آنها ضمن تلاش برای بازسازی فرهنگ از دست رفته روم، راه های کاملآ تازه ای را برای انجام امور خود ابداع کردند.
مثلآ فئودالیسم سر برآورد یا اختراعات و اکتشافات جدید در عرصه کشاورزی شکل گرفت. نباید فراموش کرد که تا قبل از سال ۵۰۰ میلادی اروپا محدود به تمدن مدیترانه بود یعنی فقط روم و یونان و این در قرون وسطی بود که اروپا به سمت شمال و غرب کشیده شد.
http://poroge.parsiblog.com/-۲۴۹۱۸۱.htm