▪ تاریخ و محل تولد : ۸۷۳ ه. ق - بلخ ▪ تاریخ و محل وفات : ۹۰۳ ه. ق ▪ تخصص : مورخ و ادیب ▪ آثار : روضه الصفا فی سیره الانبیاء و الملوک والخلفاء ▪ زندگی نامه : میرخواند (۸۷۳ - ۹۰۳ ه. ق) امیر خواند …
▪ تاریخ و محل تولد : ۸۷۳ ه. ق - بلخ
▪ تاریخ و محل وفات : ۹۰۳ ه. ق
▪ تخصص : مورخ و ادیب
▪ آثار : روضه الصفا فی سیره الانبیاء و الملوک والخلفاء
▪ زندگی نامه : میرخواند (۸۷۳ - ۹۰۳ ه. ق) امیر خواند محمد بن امیر برهانالدین خاوند شاه بن شاه کمال الدین محمود بلخی موسوم به میرخواند از مورخان بزرگ ایران در عهد تیموریان به شمار میرود. این دانشمند فاضل از خاندان خاوند سید اجل بخاری و از سادات حسینی بود که نسب آنها به زید بن علی بن حسین میرسید.میرخواند در سال ۸۳۷ ه.ق در بلخ بدنیا آمد و در کودکی پدر خود سید برهان الدین خاوند شاه را که از علماء معروف بلخ بود از دست داد. وی در این شهر به فراگیری علوم متداول عصر خویش پرداخت و پس از رسیدن به ایام جوانی عازم هرات، که در آن عهد مرکز بزرگ علمی و ادبی ایران بود، گشت.میرخواند در این شهر به تکمیل معلومات خود در علوم معقول و منقول پرداخت و اکثر کتب ادبی وتاریخی زمان خویش را مورد مطالعه قرار داد. وی سپس در سلک ملازمان وزیر دانش دوست امیرعلیشیر نوائی قرار گرفت و به یکی از چهرههای تابناک محفل ادبی و علمی هرات موسوم به مکتب هرات، که امیر علیشیر تأسیس کرده بود، تبدیل گشت. دوستی عمیق و خالصانه میرخواند و امیرعلیشیر نوائی سالها ادامه یافت و علیرغم احترام فراوانی که وزیر بزرگ تیموری برای این مورخ شهیر قائل بود، میرخواند به زندگی ساده و بیتکلف خود ادامه داد و حاضر نشد به شغلی دیوانی در دربار سلطان حسین بایقرا که توأم با مزایای مادی قابل ملاحظهای بود روی آورد. حکیم میرخواند بخش عمده زندگانی خود را به دانشاندوزی و نگارش کتب مختلف گذراند و سالهای آخر عمر را نیز در انزوا و خلوت در گازرگاه هرات سپری نمود. این مورخ شهیر در سال۹۰۳ ه.ق در گذشت و در هرات در مجاورت قبر شیخ بهاء الدین پیر و مراد پدرش به خاک سپرده شد.میرخواند ادیب و مورخی بزرگ بود و در کتب خود شیوه نگارش روان و پختهای را جلوهگر ساخت و درعین استفاده از تماثیل و استعارات مختلف، نثر سلیسی را به کار گرفت که بعدها مورد استفاده مورخان دیگر قرار گرفت. وی در بهرهگیری از علوم و دانشهای مختلف به پایهای رسیده بود که حتی موجبات تحسین امیرعلیشیر نوائی را فراهم آورد و امیر او را در علم تاریخ و انشاء بیهمتا خواند. تسلط میرخواند در انشاء و فنون ادبی زمان خود مورد تحسین مورخان پس از وی نیز قرار گرفته است به گونهای که خواندمیر نواده فاضل او نیز خواجه میرخواند را به بهترین کلام ستوده است: ( وفوروقوف آن حضرت در فن تاریخ و صنعت انشاء بمرتبهیی بود که قلم سخن آرا از تبیین آن بعجز وقصور اعتراف دارد و کمال بلاغت آن مهر سپهر سیادت در تحریر حکایات و تقریر روایات درجهیی داشت که بیان فصحا توضیح آنرا کما ینبغی از جمله محالات میشمارد.) شاهکار ادبی و تاریخی بزرگ این مورخ بزرگ، کتاب روضه الصفا فی سیره الانبیاء و الملوک والخلفاء است که حکیم آن را به نام و یاد امیرعلیشیر نوائی نگاشته و در طلیعه و فرجام هر مجلد به ذکر مناقب وفضایل این وزیر دانشمند پرداخته است. وی سالیان درازی مشغول تألیف این کتاب عظیم تاریخی بود و طی هفت جلد تاریخ ایران و اسلام را از قدیمیترین ایام به رشته تحریر در آورد.میرخواند در جمع آوری منابع این تاریخ مفصل زحمات فراوانی متقبل گشت و به اکثر کتب تاریخی فارسی و عربی زمان خود مراجعه نمود. میرخواند را بزرگترین مورخ عهد تیموری و یکی از ادبای برجسته ایران دوره اسلامی خواندهاند که با تألیف کتاب روضهالصفا گام بزرگی در اعتلاء و پیشرفت فرهنگ و تمدن درخشان سرزمین ایران برداشت و نام خود را در دفتر ادب و هنر ایران زمین جاودان ساخت.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است