متن زمستان | 5 متن در مورد زمستان

متن زمستان | با توجه به اینکه وارد فصل زمستان شده ایم ، چند متن ادبی درباره زمستان در زیر آورده شده است.

متن زمستان شماره یک
بر این دنیا که هر جایش
رد پا از خبیثی است
مبار ای برف!
تو روح آسمان همراه خود داری
تو پیوندی میان عشق و پروازی
تو را حیف است باریدن به ایوان سیاهی‏ها
تو که فصل سپیدی را سرآغازی
مبار ای برف!

متن زمستان شماره دو
دوستت دارم اما نه به اندازه ی برف ، چون یه روز آب می شه .
دوستت دارم اما نه به اندازه ی گل ، چون یه روز پژمرده می شه .
دوستت دارم به اندازه ی دنیا ، چون هیچ وقت تموم نمی شه !

متن زمستان شماره سه
و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد
و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد
چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟
چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟

متن زمستان شماره چهار
به شقایق سوگند که تو بر خواهی گشت ، من به این معجزه ایمان دارم ،
منتظر باید بود تا زمستان برود ، غنچه ها گل بکنند !

متن زمستان شماره پنج
به که گویم که تو منزلگه چشمان منی
به که گویم که تو گرمای دستان منی
گرچه پاییز نشد همدم و همسایه ی من
به که گویم که تو باران زمستان منی