آفتاب

مجموعه لطایف و جوک های خنده دار داستانی کوتاه



جوک های خنده دار و داستان های کوتاه لذت بخش و جالب را می توانید در اینجا بخوانید و لذت ببرید

میگن: اون بالش نه اون یکی بالش

میگه: یه پرنده دیدم تو شک بودم بزنم

به بالش یا اون یکی بالش.

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_


به یکی میگن: با ت جمله بساز

میگه: رفتم حمام و تنم را شستم

میگن: اون ت نه ط دسته دار

میگه: با همون تی دسته دار تنم رو شستم.

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_


یارو صبح از خواب بیدار میشه می بینه هوا خوبه

زنگ می زنه اداره هواشناسی تشکر می کنه.

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_


یارو میره استخر آهنگ تایتانیک می زارن غرق میشه.

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_


تو خیابون تصادف میشه یه وانت نیسان گردن کلفت می زنه 

به یک موتور، دو نفر ترک موتور بودن یکی شون سرش می خوره 

به جدول و جابجا تموم می کنه، دومی فقط پاش می شکنه 

مردم همه دورشون جمع میشن

اونی که پاش شکسته هی داد و هوار می کرده، 

یارو میره جلو و بهش میگه:

چه خبرته خیابونو گذاشتی رو سرت تو که الحمدالله 

چیزیت نشده ببین اون رفیقت بنده خدا تموم کرده

اما اصلا سروصدا نمی کنه.

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_


مرد نابینایی در خیابان یک رنده پیدا میکنه

مدتی طولانی به این طرف و آن طرفش دست میکشه

و بلاخره میگه:

این چرت و پرت ها چیه نوشتن.

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_


دختره میره مغازه میگه:

آقا از این کارت پستالا دارید که روشن نوشته:

فقط تویی که در قلبم جا داری؟

مرده میگه: بله

دختره میگه: لطف کنید 16 تا بدید.

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_




وبگردی