مادهٔ ۴:

هر حوزهٔ قضائى که داراى بيش از يک شعبهٔ دادگاه عمومى باشد آن شعب به حقوقى و جزائى تقسيم مى‌شوند. دادگاه‌هاى حقوقى صرفاً به امور حقوقى و دادگاه‌هاى جزائى فقط به امور کيفرى رسيدگى خواهند نمود.


تخصيص شعبى از دادگاه‌هاى حقوقى و کيفرى براى رسيدگى به دعاوى حقوقى يا جزائى خاص مانند امور خانوادگى و جرائم اطفال با رعايت مصالح و مقتضيات از وظايف و اختيارات رئيس قوهٔ قضائيه است.


در صورت ضرورت ممکن است به شعبهٔ جزائى پروندهٔ حقوقى و يا به شعبهٔ حقوقى پروندهٔ جزائى ارجاع شود (اصلاحى مصوب ۲۸/۷/۱۳۸۱).


تبصره:

رسيدگى به جرائمى که مجازات قانونى آنها قصاص نفس يا قصاص عضو يا رجم يا صلب يا اعدام يا حبس ابد است و هم‌چنين رسيدگى به جرائم مطبوعاتى و سياسى به‌نحوى که در مواد بعدى ذکر مى‌شود در دادگاه کيفرى استان به‌عمل خواهد آمد.

مادهٔ ۵

به تعداد موردنياز دادگاه‌هاى انقلاب، در مرکز هر استان و مناطقى که ضرورت تشکيل آن را رئيس قوهٔ قضائيه تشخيص مى‌دهد تحت نظارت و رياست ادارى حوزهٔ قضائى تشکيل مى‌گردد، و به جرائم ذيل رسيدگى مى‌نمايد:


۱. کليهٔ جرائم عليه امنيت داخلى و خارجى و محاربه يا افساد فى‌الارض.


۲. توهين به مقام بنيانگذار جمهورى‌اسلامى ايران و مقام معظم رهبري.


۳. توطئه عليه جمهورى‌اسلامى ايران يا اقدام مسلحانه و ترور و تخريب مؤسسات، به‌منظور مقابله با نظام.


۴. جاسوسى به نفع اجانب.


۵. کليهٔ جرائم مربوط به قاچاق و مواد مخدر.


۶. دعاوى مربوط به اصل ۴۹ قانون‌اساسي.

مادهٔ ۶

طرفين دعوا در صورت توافق مى‌توانند براى احقاق حق و فصل خصومت، به قاضى تحکيم مراجعه نمايند.

مادهٔ ۷

احکام دادگاه‌هاى عمومى و انقلاب قطعى است مگر در مواردى‌که در اين قانون قابل نقض و تجديدنظر پيش‌بينى شده است.

مادهٔ ۸

قضات دادگاه‌ها و دادسراهاى عمومى و انقلاب مکلف هستند به دعاوى و شکايات و اعلامات موافق قوانين موضوعه و اصل يک‌صد و شصت و هفتم (۱۶۷) قانون‌اساسى جمهورى‌اسلامى ايران رسيدگى کنند و تصميم قضائى را اتخاذ نمايند (اصلاحى مصوب ۲۸/۷/۱۳۸۱).