اسماعيل‌‌بن احمد (۲۷۹ تا ۲۹۵ هجرى قمرى)

او عمروليث را شکست داد و خراسان و سيستان و گرگان و طبرستان را به قلمرو خود افزود. او دستگاه ادارى مرتبى داشت و امنيت و آرامش زمان وى باعث بهبود وضع مردم بود.

ابونصر احمد (۲۵۹ تا ۳۰۱ هجرى قمرى)

او پسر و جانشين اسماعيل بود. دولت صفاريان را منقرض ساخت و رى را گرفت. سرانجام به‌دست چند تن از غلامان خود به قتل رسيد.

نصر دوّم (۳۰۱ تا ۳۳۱ هجرى قمرى)

وقتى هشت ساله بود جانشين پدر شد. رودکى در دربار او مى‌زيست و او را مدح کرده است. در دورهٔ او فرقهٔ اسماعيليه آغاز به فعاليت نمود و نصر به اين فرقه پيوست. در اثر مخالفت‌هائى که با وى شد از سلطنت کناره گرفت و آن را به پسر خود نوح سپرد.

نوح اوّل (۳۳۱ تا ۳۴۳ هجرى قمرى)

او اسماعيليان را سرکوب کرد. در ۳۴۲ به‌سبب اوضاع نابسامان اقتصادى شورشى درگرفت که منجر به غارت خزانهٔ سامانيان شد. سال‌هاى آخر سلطنت او به سرکوب شورش‌ها گذشت.

عبدالملک اوّل (۳۴۳ تا ۳۵۰ هجرى مقرى)

پسر نوح‌بن نصر بود. در زمان او فرماندهان ترک قدرت بيشترى يافتند و در حکومت نقش داشتند.

منصوربن نوح (۳۵۰ تا ۳۶۶ هجرى قمرى)

عموى عبدالملک و جانشين او بود. البتکين از فرماندهان او بود که چون مغضوب واقع شد به غزنه گريخت و بانى سلطنت غزنويان شد.

نوح‌بن منصور (۳۶۶ تا ۳۸۷ هجرى قمرى)

پسر سيزده‌سالهٔ منصور بود که قلمرو وى دستخوش حمله و قيام‌هائى قرار گرفت که از آن جمله قيام ابو‌على سيمجور حاکم خراسان بود. براى سرکوبى او نوح از سبکتکين، داماد البتکين کمک خواست و سبکتکين، ابوعلى را شکست داد.

منصوربن نوح (۳۸۷ تا ۳۸۹ هجرى قمرى)

در زمان او قلمرو سامانيان از شمال مورد تهاجم واقع شد و محمود پسر سبکتکين در خراسان و غزنين قدرت گرفت. او به‌دست سرداران خود غزل شد.

عبدالملک‌بن نوح (۳۸۹ هجرى قمرى)

در زمان او ارادهٔ امور در دست سردارانى بود که منصور را عزل کرده بودند. محمود عزنوى به بهانهٔ تنبيه آنها حرک کرد و آنها را شکست داد و تمام خراسان را گرفت. ايلک‌خان ترک با استفاده از آشفتگى موجود به‌ بخارا آمد، عبدالملک عاقبت دستگير شد و در زندان ايلک‌خان کشته شد.