شجرهٔ خوارزمشاهيان
      نوشتيکن غرچه
(فوت ۴۹۱)
     
 
قطب‌الدين محمد
۴۹۰ يا ۴۹۱ تا ۵۲۱
 
اتسز
۵۲۱ تا ۵۵۱
 
ايل ارسلان
۵۵۱ تا ۵۶۸
 
     
سلطانشاه
۵۶۸
      علاءالدين تکش
۵۶۸ تا ۵۹۶
       
علاءالدين محمد
۵۹۶ تا ۶۱۷
 
منکبرنى
۶۱۷ تا ۶۲۸

انوشتکين غرچه (۴۷۰ تا ۴۹۰ هجرى قمرى)

مؤسس اين سلسله بود که از طرف ملکشاه سلجوقى ولايت خوارزم را يافت و لقب خوارزمشاه گرفت.

قطب‌الدين محمد (۴۹۰ يا ۴۹۱ تا ۵۲۱ هجرى قمرى)

درزمان او خوارزمشاهيان همچنان تابع سلجوقيان بودند. پسر قطب‌الدين محمد موسوم به اتسز (۵۲۱ تا ۵۵۱) سعى کرد تا قلمرو خود را توسعه دهد. او چند بار عليه سنجر قيام کرد و بارها بين آنها جنگ و مصالحه درگرف. اتسز به خراسان حمله و آنجا را غارت کرد. پس از او پسر وى ختاى‌خان جانشين او شد ولى ايل‌ارسلان پسر ديگر اتسز که در جُند بود به خوازرم آمد، او را مغلوب کرد و خود به سلطنت نشست (۵۵۱ تا ۵۶۸). او بخارا و سمرقند را تصرف کرد. پس از او سلطانشاه يکى از پسرانش براى مدت کوتاهى بر تخت نشست (۵۶۸ تا ۵۶۹) خلع شد و پس از چند درگيرى قرار شد که خراسان از آنِ سلطانشاه و خوارزم از آنِ تشک شود. پس از درگذشت سلطانشاه خراسان ضميمهٔ قمرو تکش شد. او به عراق لشکر کشيد و آخرين پادشاه سلجوقى عراق در جنگ با او کشته شد (۵۹۰ هجرى قمري). او قسمت‌هاى داخلى ايران را نيز به قلمرو خود افزود. در تاريخ از او به‌عنوان پادشاهى عادل و حامى فضل و ادب نام برده شده است.

سلطان‌محمد (۵۹۶ تا ۶۱۸ هجرى قمرى)

پسر علاءالدين تکش و جانشين او بود. قلمرو خوارزمشاهيان را از شرق و غرب گسترش داد و پس از دورهٔ ملکشاه سلجوقي، در دورهٔ سلطان‌محمد وحدت تمام ايران نزديک به حصول بود. در اين زمان کار چنگيز در آسياى ميانه بالا گرفته بود و قلمرو چنگيز با قلمرو خوارزمشاهيان مجاور شده بود. سلطان‌محمد سفيرانى به چين فرستاد تا با چنگيزخان ديدار کنند. چنگيز که مايل به بازکردن راه کاروان‌روى ايران و چين (جادهٔ ابريشم) بود، تمايل خود به صلح و مسالمت را به وى اطلاع داد و به‌دنبال آن ۴۵۰ تا ۵۰۰ بازرگان با کالاهاى گرانبهاء از مغولستان به‌سوى ماوراءالنهر رهسپار شدند ولى غايرخان حاکم اترار به بهانهٔ جاسوسى همهٔ آنها را کشت. چنگيز با شنيدن اين خبر نمايندگانى نزد سلطان‌محمد فرستاد و خواهان استرداد غايرخان شد. سلطان‌محمد امتناع کرد و اين امر موجبات حملهٔ مغول به ايران و ساير ممالک اسلامى شد. سپاهيان چنگيز اترار و بخارا و سمرقند و خجند را تسخير کردند و به‌سوى خراسان حرکت کردند. قشون مغول غزنين، کابل، سند، زابلستان، طبرستان، گيلان، آذربايجان، ارمنستان، گرجستان و عراق را گرفتند، و محمد خوارزمشاه با اولين شکست خود را باخت و به‌سوى مرکز ايران گريخت. او پس از مدت‌ها فرار به جزيرهٔ آبسکون در درياى خزر رفت و در آنجا درگذشت. لشکر مغول طى پنج سال ميليون‌ها انسان را کشتند و بقيه را به بردگى گرفتند و از شهرهاى آباد و بزرگ آن زمان جز ويرانهٔ سوخته‌اى برجا نگذاشتند و آثار تمدن و معرفت را از بين بردند.

جلال‌الدين منکبرنى (۶۱۷ تا ۶۲۸ هجرى قمرى)

او پسر سلطان‌محمد و مردى شجاع بود و جنگ‌هاى متوالى با سپاهيان چنگيز انجام داد ولى در عين حال غارت و چپاول لشکر وى در نواحى تحت سلطهٔ آنها موجب عصيان و شورش مردم آن نواحى شد و بخشى از نيروى جلال‌الدين صرف خواباندن اين شورش‌ها و در نتيجه تضعيف شد. عاقبت جلال‌الدين با باقيماندهٔ سپاه وى به کردستان عقب‌نشينى کرد و در کوه‌هاى کردستان جان سپرد. با مرگ او سلسلهٔ خوارزمشاهيان به پايان رسيد.