رابطه کوتاه و عاشقانه میان دو جوان از طبقه کارگر منجر به ازدواجشان میشود. "مونیکا" (آندرسون) بچهدار هم میشود، اما شوهر (اکبورگ) دیگر پاسخگوی انتظاراتش نیست و تعلقات خانوادگی نمیتواند او را راضی کند، بنابراین بهدنبال زندگی ماجراجویانهتری میرود.
٭ از فیلمهای شاخص دوره اولیه کارنامه برگمان (که بهنام مونیکا هم شهرت دارد) و نمونه کمالیافته رویکرد او به جوانان و مشکلات روحی و عاطفیشان در این دوره است. جسارت و صراحت فیلم در برخورد با رابطه عشق و جنسیت سر و صدای زیادی در دوره خود به پا کرد و فیلم تأثیر مشخصی بر سینما گران نوجوی پس از جنگ جهانی دوم ـ بهویژه ژان لوک گدار و فرانسوا تروفو که در چهارصد ضربه (۱۹۵۹) قهرمان نوجوانش عکسهای این فیلم را جلوی سینما تماشا میکند ـ گذاشت. فیلم آندرسون استثنائی را در نقش دختر تندخو و ناآرامی که محیط زندگی خود را تحقیر میکند، به جهانیان معرفی کرد و تصویر سیاه و بدبینانهای که برگمان از ناپایداری عشق رمانتیک و پرشور ارائه میکند، همچنان غیر منتظره و تر و تازه بهنظر میرسد.