
"مانفردی" (پالییرو)، رهبر کمونیست نهضت مقاومت در فرار از دست نیروهای گشتاپو به خانه دوستش، "فرانچسکو" (گرانژاک) پناه میآورد. طی حوادثی "فرانچسکو" دستگیر میشود و نامزدش، "پینا" (مانیائی) بهقتل میرسد.اما "فرانچسکو" میگریزد و به "مانفردی" که نزد محبوبهاش، "مارینا" (میکی) پنهان شده است میپیوندد. "مارینا"، بازیگری که مدتهاست خیابانگردی را پیشه کرده، باعث به دام افتادن "مانفردی" میشود. در این بین "دون پییترو" (فابریتسی)، کشیشی که به نهضت یاری میرسانده است نیز به دام میافتد. "مانفردی" زیر شکنجه میمیرد و "دونپییترو" را تیرباران میکنند.
٭ هنوز ایتالیا درگیر جنگ جهانی دوم و رم در اشغال نازیها است که روسلینی و همکارانش طرح رم، شهر بیدفاع را میریزند. آنان دو ماه پس از خلاصی از شر نیروهای اشغالگر، فیلمبرداری را آغاز میکنند. دیگر دیکتاتوری موسولینی از بین رفته؛ اما از استودیوهای فیلمسازی و صنعت سینما نیز چیزی باقی نمانده است. پس روسلینی، این بزرگترین کارگردان تاریخ سینمای ایتالیا، با ارزیابی اوضاع و احوال، به تصویر کشاندن طلیعه دوران تازه را آغاز میکند و سینمای جدیدی بهوجود میآورد؛ انگار سینما را از نو خلق میکند. او در نما به نمای فیلم، بدعتی به نمایش میگذارد که یادآور حرکت قطار برادران لومیر میتواند باشد. مضمون رم، شهر بیدفاع (حداقل برای روسلینی، مستندساز سالهی دهه ۱۹۳۰)، مضمون تازهای نیست. رویکرد نئورآلیستی به سینما نیز تازه نیست. قبلاً ژان رنوار در فیلمتونی (۱۹۳۵) با بازیگران غیرحرفهای نگاهی واقعبینانه به انسانها و عصری که در آن زندگی میکرده انداختهاست.اما روسلیینی، نئورآلیسم را دقیقتر میبیند. نئورآلیسم را تجربهای میداند برای "ایجاد و برقراری نگرشی جهانی درباره جهانی ویژه در مرحلهای بهخصوص از تاریخ". دقت روسلینی و آموزشی که فیلمهای نئورآلیستی او در برخورد با دنیا ارائه میدهند، راز ماندگاری سینمایش را پدیدار میکنند. در قیاس معالفارق میبینیم که اغلب فیلمهای نئورآلیستی ویتوریودسیکا ماندگار نیستند و عمری کوتاه دارند؛ چون فقط به مشکلات دورهای خاص میپردازند و بس. بنابراین کاربردی موقعی پیدا میکنند و برخلاف فیلمەای نئورآلیستی روسلنی، زنده نمیمانند. روسلینی از موضعگیری سیاسی نسبت به هر کدام از قهرمانانش خودداری میکند و نیت خیر تکتک مردم را ارج میگذارد. البته گاهی بهناچار اغراق میکند؛ آنهم با موسیقی یا صحنههای فاجعهباری که به ملودرام نزدیک میشوند. اما آنچه پس از تماشای فیلم در ذهن تماشاگر نقش میبندد، شکوه اخلاقی انسان به معنای عامش است.
کشور تولیدکننده | ایتالیا |
آهنگساز(موسیقی متن) | رنتسو روسلینی. |
سال تولید | |
محصول | روبرتو روسلینی |
کارگردان | روسلینی |
فیلمنامهنویس | سرجوآمیدئی، فدریکو فلینی و روسلینی، برمبنای داستانی نوشته آلبرتو کونسیلیو و آمیدئی. |
فیلمبردار | اوبالدو آراتا. |
هنرپیشگان | آنا مانیانی، آلدوفابریتسی، مارچلو پالییرو، ماریا میکی، هاری فیست، جووانا گالتی، فرانچسکو گرانژاک، کارلا روره، ناندو برونو و ویتو آنیکیاریکو. |
نوع فیلم | سیاه و سفید، ۱۰۵ دقیقه. |