ـ ̎کریستوفر کلمب̎ (دوپاردیو) اعتقاد دارد که کرهٔ زمین گرد است و برای دستیابی به سرزمینهای بکر و ثروتمند باید در اقیانوس به طرف غرب حرکت کرد. او میکوشد تا نظر مساعد مقامات کلیسا را برای به اجرا در آوردن نقشههای دور و درازش جلب کند. در این بین ̎سانچز̎ ( آسانته)، مشاور ملکهٔ اسپانیا ̎ایزابل̎ (ویور) او را نزد ملکه میبرد. ̎ایزابل̎ که تازه بر مورها، در گرانادا، استیلا پیدا کرده، به ̎کلمب̎ روی خوش نشان میدهد. سرانجام نیز در سوم اوت سال ۱۴۹۲، ̎کلمب̎ با سه کشتی ̎پینتا ̎، ̎نینیا ̎ و ̎سانتا ماریا ̎ رهسپار دریا و کشف قارهٔ نو میشود.
ـ فیلم اسکات نمونهٔ کامل یک اثر تاریخی است که قرار است پروژهای عظیم و حماسی به نظر آید. آفت اینگونه پروژهها این است که همیشه آنقدر همه به فکر بزرگی کار هستند که از نیازهای اولیهای مثل یک فیلمنامهٔ درست و شکل گرفته غافل میشوند. ۱۴۹۲: فتح بهشت همه چیز دارد جز همین داستان قوی، و این موضوع باعث کسالتبار شدن کار شده است. فصلهای طولانی و پرگو از جمله ویژگیهای ساختاری فیلم است و البته فیلم یک بخش جاودانه را هم با خود دارد: موسیقی درخشان وانگلیس که شاید حتی بیش از خود فیلم اعتبار داشته باشد.