صائن . [ ءِ ] (اِخ ) رکن الدین هروی (مولانا...). در دانشمندی از علمای عصر ممتاز و به حضور طغاتیمورخان امام نماز بود، و بعد نجات از اعتراض تیمورخان جانب شیراز شتافت و به ملازمت بارگاه امیر مظفر شاه شجاع اختصاص یافت و در سنه ٔ خمس و ستین و سبعمائهٔ (765 هَ . ق .) صائن روحش از صیانت جسم رو برتافت . آنگاه که طغاتیمور به موجبی از وی برآشفته و مقید و مسجونش فرمود این رباعی را ذریعه ٔ استخلاص خود کرد:
در حضرت شاه چون قوی شد رایم
گفتم که رکاب را ز زر فرمایم
آهن چو شنید این حکایت از من
در تاب شد و حلقه بزد بر پایم .
و هم از اوست :
گویم آیین وفا در مردم عالم کم است
باز میگویم که شاید بوده باشد، عالم است .