اَبوالْحَسَنِ اَهوازی، احمدبنحسین،ریاضیدان و منجم ایرانی سدهٔ 4 و 5 ق.از تاریخ ولادت،وفات و جزئیات زندگی وی اطلاعی در دست نیست.تنها با توجه به نام وی میتوان احتمال داد که زادگاهش اهواز بوده باشد(قزوینی، 152-153).نام او در برخی نسخههای خطیِ شرح المقالهٔ العاشرهٔ لاقلیدس، اهوازی ضبط شده است و در نتیجه،یونگ و دخویه و آلوارت با استناد به فهرست فلوگل بر کشفالظْنون،وی را با عبداللهبنهلال اهوازی یکی دانستهاند،اما این استنباط درست به نظر نمیرسد،زیرا عبداللهبنهلال در 165 ق.زنده بوده و تألیف شرحی بر اصول اقلیدس(نک: ادامهٔ مقاله)در آن زمان بسیار بعید مینماید(زوتر،57).بیرونی در آثار خویش چند بار از ابوالحسن اهوازی نام برده که نشان دهندهٔ اهمیت کارهای علمی اوست(تحقیق ماللهند،357،استخراجالاوتار،10).یک جا نیزبه انتقاد از وی پرداخته و از ستمی که اهوازی نسبت به خوارزمی روا داشته،سخن میگوید(«فهرست»،40).همو در جای دیگری از ابوالحسین احمدبن حسین اهوازی کاتب نام میبرد و کتاب معارفالروم را به وی نسبت میدهد(الآثارالباقیهٔ، 289، 293).زوتر احتمال میدهد که این دو تن یکی بوده باشند.وی همچنین بر آن است که ابوالحسن اهوازی،فرزند ابواحمد حسین بن کرنیب اهوازی(نک:ه د، ابن کرنیب)است(زوتر،57-58). شایان توجه است که ابوالحسن اهوازی در رسالهٔ خود از ابوجعفر خازن(ه م)که در حدود 360 ق درگذشته،یاد کرده است.از این رو میتوان نتیجه گرفت که روزگار کهنسالی اهوازی با دوران کودکی بیرونی مقارن بوده است(نک:قربانی،76).تنها اثر موجود اهوازی کتابی است با عنوان شرح المقالهٔ العاشرهٔ من کتاب اقلیدس که چند نسخه از آن در کتابخانههای برلین(آلوارت،V/313)،پاریس(دوسلان،436)و استانبول(کراوزه،708) موجود است.دو نسخه نیز در کتابخانههای دانشگاه تهران(مرکزی،3/904)و دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران(دانش پژوه،43-44، 92) موجود است.