ژاک دوم
ژاک دوم . [ ک ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) ملقب به عادل . (۱) پادشاه آراگون (1260 - 1327 م .).
ژ
ژ
ژاک دوم
ژاک دوم . [ ک ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) پادشاه اِکُس (۱) از 1437 تا 1460 م . متولد بسال 1430 و متوفی بسال 1460.
ژاک دوم
ژاک دوم . [ ک ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) پسر شارل اول . متولد در قصر سن جیمز (۱) بسال 1633 و متوفی در سن ژرمن (۲) بسال 1701 م . وی بسال 1685پادشاه انگلیس شد. او سلطانی مستبد و جبار بود و بااحساسات ملی انگلیسیان . او با موافقت کردن با کاتولیکها و عقد اتحاد با لوئی چهاردهم مخالف بود. وی به دست گیوم ناسو (۳) شاهزاده ٔ ارانژ (۴) از تخت سلطنت خلع گردید و زندگ...
ژاک دووراژین
ژاک دووراژین . [ دُ وُ ] (اِخ ) (۱) ملقب به سعید.(۲) مؤلف احوال اولیاء ایتالیائی . متولد در وراژین نزدیک ژن (۳) . نویسنده ٔ داستانهای طلائی (1228-1298 م .).
ژاک دوویتری
ژاک دوویتری . [ دُ ] (اِخ ) (۱) اُسقف و مورّخ و خطیب فرانسوی (1180 - 1240 م .).
ژاک سوم
ژاک سوم .[ ک ِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) پادشاه اِکُس از 1460 تا 1488م . تولد وی بسال 1451 و مرگش بسال 1488 بوده است .
ژاک سوم
ژاک سوم . [ ک ِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) یا ژاک فرانسیس ادوارد استوارت (۱) . یا شوالیه دسن ژرژ (۲) . پسر ژاک دوم انگلیسی ، متولد در لندن بسال 1688 و متوفی در آلبانو (۳) بسال 1766 م . وی برای به دست آوردن تخت سلطنت مشقات بسیار متحمل شد و سرانجام نیز به مقصود نائل نگردید.
ژاک ششم
ژاک ششم . [ ک ِ ش ِ ش ُ ] (اِخ ) پسر ماری استوارت . متولد بسال 1566 در ادیمبورگ (۱) و متوفی بسال 1625 م . پادشاه اِکُس در 1567 و پادشاه بریتانی کبیر از 1603 تا 1625. این پادشاه در انگلستان به ژاک اول موسوم است . وی با سلطه و نفوذ مذهبی خود فرمان به آزار و تعقیب انقلابیون و آزادیخواهان...
ژاک بنم
ژاک بنم . [ ب ُ ن ُ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) (۱) نامی که گاهی در مقام تحقیر دهقان فرانسوی را دهند و غرض از آن کسی است که تن به هر بندگی و بیگاری و حقارت دهد.
ژاکا
ژاکا. (اِخ ) (۱) شهر و قلعه ٔ اسپانیا (آراگون )(۲) دارای 5000 تن سکنه . پایتخت قدیم کشور سوبرارب (۳) .
ژاکارد
ژاکارد. (اِخ ) (۱) ژُزف ماری .مکانیسین فرانسوی ، متولد در لیون . مخترع دستگاه بافندگی که باعث شهرت نام او گردید (1752 - 1834 م .).
ژاکاند
ژاکاند. (اِخ ) (۱) کلودیوس . نام نقاش فرانسوی ، متولد به لیون و متوفی به پاریس (1805 - 1878 م .).
ژاکب
ژاکب . [ ک ُ ] (اِخ ) (۱) کرتین . نام زبانشناس آلمانی ، متولد در گتا (۲) (1764-1847 م .). او مؤلف کتاب «منتخبات یونانی » (۳) است .
ژاکب
ژاکب . [ ک ُ ] (اِخ ) (۱) ماکس . نویسنده ٔ فرانسوی ، متولد در کیمپر (۲) ، متوفی در درانسی (۳) (1876-1944 م .).
ژاکبی
ژاکبی . [ ک ُ ] (اِخ ) (۱) شارل گوستاو ژاکب . ریاضی دان آلمانی ، متولد در پوتسدام (۲) (1804-1851 م .).
ژاکبیت
ژاکبیت . [ ک ُ ] (اِخ ) (۱) یعقوبیه . رجوع به یعقوبیه و یعقوبیان شود.
ژاکبیت
ژاکبیت . [ ک ُ ] (اِخ ) نامی است که پس ازانقلاب 1688 م . در انگلستان به طرفداران ژاک دوم و خانواده ٔ استوارت (۱) دادند.
ژاکبین
ژاکبین . [ ک ُ ] (اِخ ) (۱) نام یکی از معروفترین انجمن های سیاسی انقلاب فرانسه . این انجمن متشکل بود از دسته ای از انقلابیون که جلسات خود را در صومعه ٔ قدیمی ژاکوبین واقع در کوچه ٔ سنت هونره (۲) در شهر پاریس منعقد میساختند و آن در اکتبر سال 1789 م . به دست عده ای از انقلابیون پرشور تأسیس شد و تا سال 1794 برپا بود.
ژاکپن داتدی
ژاکپن داتدی . [ ک ُ پ ُ ت ُ ] (اِخ ) (۱) نام عارف و شاعر ایتالیائی ، متولد به تُدی (1230-1306 م .).
ژاکت
ژاکت . [ ک ِ ] (فرانسوی ، اِ) (۱) نام نوعی از لباس مردانه که در مواقع رسمی پوشند. || نام قسمی از لباس زنانه .
ژاکتت
ژاکتت . [ ک ُ ت ُ ] (اِخ ) (۱) ژان ژُزِف . عالم تعلیم و تربیت فرانسوی ، متولد در دیژن (۲) . او موجد روش تعلیمات عمومی (۳) است . (1770-1840 م .).
ژاکسن
ژاکسن . [ س ُ ] (اِخ ) (۱) اندریو. نام مردی از مردم ممالک متحده ٔ آمریکای شمالی ، متولد در واکس هاو (۲) کارولین شمالی (۳) بسال 1767 و متوفی بسال 1845 م . وی از 1829 تا 1837 رئیس جمهور آمریکا بوده است .
ژاکسن ویل
ژاکسن ویل . [ س ُ ] (اِخ ) (۱) نام شهری از ممالک متحده ٔ آمریکای شمالی در فلورید (۲) بر ساحل رود سنت جون ، دارای 173000 تن سکنه .
ژاکلین
ژاکلین . [ ک ِ ] (اِخ ) (۱) کنتس هِنوت و هلند و زلاند (۲) متولد به لاهه (1401-1436 م .).
ژاکلیو
ژاکلیو. [ ک ُ ی ُ ] (اِخ ) (۱) متولد بسال 1843 در سنت -ژان -سولی میو (لوآر) (۲) و متوفی در پاریس بسال 1886 م .او راست کتاب «سه ماه در کنار گنگ و برهماپوترا».