نياز به تحکيم هويتّ شخصى و استفاده از رسانه به اين منظور مورد توجه گروهى از محققان علوم ارتباطات و بهويژه هواداران رويکرد استفاده و رضامندي بوده است. محققان با در نظر گرفتن متغيرهاى متفاوت به بررسى ارضاى اين نياز از طريق رسانههاى گوناگون پرداختهاند.
مککويل و همکاران ايشان (۱۹۷۲) به بررسى ارتباط بين دلايل استفاده از تلويزيون و تماشاى مسابقات تلويزيونى پرداختند. برمبناى يافتهها اين محققان، اغلب کسانى که براى برآورد توان خود به تماشاى مسابقات تلويزيونى مىپرداختند، متعلق به طبقهٔ کارگر بودند. پاسخگويان اين بررسي، انگيزهٔ خود را براى تماشاى مسابقات تلويزيونى به اين منظور، با عباراتى چون: از اين طريق مىتوانم خود را با متخصصان مقايسه کنم، دوست دارم تصور کنم در مسابقه شرکت کردهام و قادرم به سؤالها بهخوبى پاسخ دهم، مرا به ياد زمان مدرسه مىاندازد و امثال آن عنوان کردند. محققان ياد شده اين نوع استفاده از رسانه را جنبهاى از استفاده جبرانى از رسانه مىدانند.
کاتز و همکاران ايشان ارتباط داخلى نيازها و ميزان اهميّت آنها براى مخاطب و چگونگى برآورده شدن آنها را بررسى کردند. در اين بررسي، استفاده از رسانه براى ارضاى نياز به درک خود با عناوينى چون خود را بشناسم، براى آنکه سليقهام را بهتر کنم يا براى تجربهٔ زيبايىها عنوان شده است.
بلاملر (۱۹۷۵) با در نظر گرفتن متغيرهاى جمعيّتشناختى و عوامل ديگرى چون وابستگى به نهادها، مسافرت و غيره به بررسى دلايل استفاده از تلويزيون وروزنامه پرداخت. برمبناى يافتههاى او، استفاده از تلويزيون بهمنظور کسب هويّت شخصى با متغير سن در مورد کارکنان تمام وقت و زنان خانهدار همبستگى مثبت دارد و دربارهٔ افراد بازنشسته، اينگونه استفاده از رسانه با سطح تحصيلات آنان همبستگى منفى دارد بدين معنا که بين کارکنان تمام وقت و زنان خانهدار ، افزايش سن، ميزان استفاده از تلويزيون به اين منظور افزايش مىيابد، در حالى که در بين افراد بازنشسته، با افزايش سطح تحصيلات، از ميزان استفاده از تلويزيون به اين منظور کاسته مىشود.
يکى از جنبههاى محتواى رسانهها که ممکن است در ارضاى اين نياز مخاطب مؤثر باشد، تأکيد بر ارزشهاى مخاطب است. بسيارى از مخاطبان براى آنکه بر ارزشهاى خود صحه گذارده شود و در نتيجه، هويّت شخصى آنها تثبيت شود، به رسانهها روى مىآورند.